زیان ایران سود جهانیان: حکایت هم اطاقی ستمدیده بهائی من

, , Leave a comment

تاریخ انتشار ۲۳ مارچ ۲۰۱۵
او را از رفتن به دانشگاه ممنوع کردند ولی توانست که راه خویش را برای ادامه تحصیل در امریکا پیدا نماید و بعداً هم موفق شد که داروئی بسازد که میتواند با سرطان مقابله نماید.– خط مشی سیاسی  کشور محل تولدش (در باره حقوق بشر) در تاریخ ۱۹مارچ امسال در سازمان ملل مورد بررسی قرار می گیرد.

یک گزارش کوتاه[1]

نوشته اوما  اَشر بتاریخ ۱۹ مارچ ۲۰۱۵

ترجمه مهرداد جعفری

1_S

در دوران تحصیل فوق لیسانس در ایالات متحده امریکا با فردی سرحال و شاد ولی آرام که معتاد به  بسکتبال بود هم اطاقی شده بودم. وی دوران دکترای خویش را در رشته علوم زیست شناسی میگذرانید که نامش پروانه  بود. پروانه همیشه اصرار داشت که ساعتی روی طاقچه ای در اطاق نشیمن بگذارد. یک روز بطور تصادفی از وی در باره تاریخی که بر روی ساعت حکاکی شده بود سئوال کردم و با تعجب یکی از شگفت انگیزترین  داستان ها را از وی شنیدم.

پروانه که اسم بسیار زیبائی در فارسی است تحصیلات ابتدائی خود را در وطن خویش، ایران بپایان رساند و بسیار مشتاق بود که به ادامه تحصیل خویش در رده های بالاتر ادامه دهد ولی نتوانست، زیرا بهائی بودن وی اجازه این ادامه تحصیل را نمیداد. بهائیان(در ایران) از اجازه تحصیل در دانشگاه، استخدام ( در دوایر دولتی) و حقوق شهروندی محروم هستند.
بهائیان تحت فشارند که از دیانت خود دست کشیده، مسلمان گردند و علاوه بر آن مورد اتهام جاسوسی برای کشورهای امریکا و یا اسرائیل میباشند و بهمین سبب مورد شکنجه، زندان و حتی شهادت واقع شده اند. املاک و حتی قبرستان آنان مرتباً مورد حمله و تخریب واقع شده. در حال حاضر قریب صد نفس بهائی به دلیل ایمان به دیانتشان در زندان هستند.  در پنج سال اولیه انقلاب در سال ۱۹۷۹ میلادی هنگامیکه حکومت  ایران تبدیل به جمهوری اسلامی شد  حدود دویست نفر از بهائیان مقتول و شهید شدند. این نحوه از خط مشی سیاسی و طرز رفتار ایران قرار است که  در تاریخ نوزده مارچ ( ۲۰۱۵ میلادی) مورد بررسی قرارگیرد زیرا ایران باید گزارشی از فعالیت ها و اقداماتی را که تا حال انجام داده  به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو ارائه نماید.

تعداد بهائیان جهان حدود هفت میلیون میباشد که فقط دو میلیون ایشان در هندوستان زندگی میکنند و تعدادشان برابر  حدود نیمی از مردمی است که به مذهب «جیَن» (Jains)  معتقدند و هم چنین ۲۵ برابر جمعیت پارسیان درهند میباشند . امروزه بزرگترین گروه پناهندگان بهائی  که ایران را ترک کرد ه اند در ایالت متحده امریکا مقیم میباشند.

در ماه نوامبر(۲۰۱۴) مازیار بهاری فیلم ساز ایرانی – کانادائی که شخصاً بهائی نیست کارزاری بنام «تحصیل جرم نیست» (Education Is Not A Crime) آغاز نموده  که بتواند شرایط بهائیان ایران  را باطلاع هرچه بیشتر مردم برساند. این کارزار جهانی مورد پشتیبانی بسیاری از شخصیت هائی جهانی منجمله پنج شخصیت برجسته که برنده جایزه نوبل میباشند قرار گرفته.

در نامه سرگشاده ای در ماه فوریه گذشته، بیش از چهل نفس برجسته  و بارز در کشور هندوستان از جمله دادستان سابق هندوستان سُولی سهرابجی (Soli Sorabjee) ، قاضی کل سابق، راجیندر ساچار(Rajinder Sacha) و هنرپیشه هند، رهول بُسه (Rahul Boase) از دولت ایران خواسته اند که تساوی حقوق بهائیان ایران را رعایت نمایند. این نفوس متذکر شدند که در«عرض هجده ماه گذشته ایذا و ستمگری بر بهائیان با سازمان یافتگی، تمرکز و هدفمندی بیشتری شدت گرفته».

اقدامات بهائیان بصورت برجسته تری در فیلمی مستند بنام «شمعی روشن کن» (To Light A Candle) خاطر نشان گردیده و این فیلم در دو شهر دهلی و مومبای به نمایش در آمده است. مازیار بهاری خود بنفسه در ایران به اتهام جاسوسی بزندان رفته و داستان حیات وی سوژه فیلمی دیگر بنام «گلاب» (Rosewater) است.

2_s

تصویری از فیلم «شمعی روشن کن» : دو ایرانی بهائی بنامهای کیوان و کامران رحمیان ، دو معلم که چندی سال قبل بازداشت شدند. درهنگام خرد سالی این دو معلم پدرشان رحیم رحمیان که به تجارت مشعول بوده مورد شکنجه قرار گرفته و بقتل رسید.

 

«شمعی روشن کن» حکایت از دانشگاه بهائی (Bahà’i Institute of Higher Education) میکند. این دانشگاه مؤسسه ای زیر زمینی بود که درسال ۱۹۸۷ برای ادامه تحصیل بهائیان تاسیس شد. «محوطه تحصیلی» این دانشگاه منازل بهائیان ایران بود. دانشنامه این دانشگاه در ایران رسمیتی نداشت و ادامه تحصیل در این مؤسسه همواره همراه با خطر بود. در این فیلم، ویکتوریا تالوار(Victoria Talwar) ، یکی از مدرسین این دانشگاه و استاد روانشاسی اطفال در دانشگاه مک گیل (McGill University) در مونترال کانادا، بیاد می آورد که منزل یکی از دانشجویان (بوسیله مأموران)  مورد جستجو قرار گرفته و اعضاء خانواده یکی دیگر از دانشجویان هم برای بازجوئی بازداشت شدند.

3_s

تصویری دیگر از فیلم که نشان دهنده یکی از جلسایت دعا و مناجات بهائیان ایران است.

مدرسی دیگر بنام طاهره برجیس خاطر نشان می سازد که بعلت قادر نبودن به تمرکز در تدریس، منزل افراد محل زیاد مناسبی برای تحصیل نیست. فیلم در باره دروس آزمایشگاهی هیچ مطلبی را بیان نمیکند ولی میتوان تصور نمود که دانشگاه بهائی نمیتوانست به پروانه  کمکی از نظر علمی نماید زیرا وی به وسائلی مانند فریزر و سانتریفیوژ  برای تحقیق و ادامه تحصیل احتیاج داشت.

ران شیگِتا (Ron Shigeta) کارشناس و متخصص بیوتکنولوژی که مقیم سانفرانسیکو میباشد در امور تدریسی با این مؤسسه همکاری داشته و در فیلم «شمعی روشن کن» خاطرات خویش را بیاد آورده  باز گو میکند که  یک دانشجوی دوره فوق لیسانس با معدلی عالی  به شغل لوله کشی مشغول شده بود زیرا تنها شغلی بود که وی میتوانست از آن ممر در آمدی برای خویش در ایران داشته باشد.

چرا بهائیان مورد ستم و آزار هستند؟

بعضی از بهائیان اظهار میدارند که  علمای دیانت اسلام در ایران بهائیان را «محارب با خدا» محسوب میدارند زیرا آنان (حضرت) بهاء الله را مقدس شمرده و مورد تکریم قرار میدهند. پیامبری که  بعد از (حضرت) محمد ، مؤسس دیانت اسلام، اظهار امر نموده. دیانت بهائی در قرن نوزدهم در کشور ایران تاسیس یافته و تمامی پیامبران ادیان قبل از خود را مانند ابراهیم، زردشت، بودا، مسیح و محمد را قبول داشته، مورد احترام قرار میدهد.

هنرپیشه کمدی امریکائی رین ویلسون (Rainn Wilson) ، که نقش فرد بازاریابی غیر متعارف  «دوایت شروت» (Dwight Schrute) را در سریال تلویزیونی «اداره» (Office) ، ایفا نموده اظهار میداشت که بهائیان معتقدند که فی الحقیقه ادیان الهی همگی یک منشاء دارند که بتدریج جلوه های مختلفی را بوسیله پیامبران متفاوت در مکان و  زمانهای مختلف عرضه مینمایند. در برنامه اُپرا وینفری (Opra Winfrey) وی بیان داشت که در یک خانواده بهائی بزرگ شده و «حتی از سن چهار سالگی یعنی از همان هنگام که قادر به تفکر، صحبت ویا قادر به راه رفتن شود،  با احساسی بزرگ شده که  نوع بشر را بتمامی یک خانواده محسوب میدارد و این هدیه ای است بینظیر برای همگان.»

دیانت بهائی به  لزوم عدم خشونت، رهبری مردم بر مردم، عدم رهبری مذهبی، آموزش و پرورش عمومی و اجباری و تساوی حقوق زنان و مردان تاکید خاصی دارد. فی الواقع امر بهائی تعلیم میدهد که اگر یک خانواده بهائی قادر است فقط یک فرزند خود را به مدرسه  بفرستد،  کسب علم برای فرزند دختر نسبت به پسر ارجحیت دارد . شاید تعالیم دیانت بهائی در ایران باعث از هم پاشیده گی قدرت سیاسی مسلمانان شیعه بنظر آید و این همان دلیلی میتواند باشد که دولت پافشاری مینماید که آیین بهائی دین نیست و نسبت به پیروانش تبعیض قائل میشود.

پرواز «پروانه»

هندی هائی که مایلند در امریکا به ادامه تحصیل بپردازند قاعدتاً نگرانی خاصی بابت ویزا گرفتن و مخارج تحصیل دارند ولی بعنوان یک بهائی ایرانی، پروانه حتی قادر به گرفتن پاسپورت هم نبود و برای ورود به دانشگاه وی میبایست که بطور مخفیانه از ایران خارج شود.  والدین هندی که در شهر مومبای زندگی میکنند چندان رغبتی ندارند که  دخترشان با قطار محلی به قسمت جنوب همان شهر به دانشگاه برود لذا برای من تصورش هم ممکن نیست که خانواده پروانه با چه حالی اجازه دادند دخترشان از ایشان جدا گردد.

بعنوان یک دختر نوزده ساله پروانه در کشور سومی بمدت یک سال عمرش را گذراند و مشغول یاد گیری زبان انگلیسی شد تا آنکه توانست مدارکش را بعنوان یک پناهنده تکمیل نماید. وی بتاریخی که روی همان ساعت طاقچه ای حکاکی شده بود عازم امریکا گشت، جائیکه توانست علاوه بر اخذ لیسانس و گرفتن ملیت امریکائی، موفق شود که دوره دکترای خویش را نیز بپایان رسانده و شغلی بسیار مناسب هم بدست آورد.

در فیلم «شمعی روشن کن» یکی از مدرسین مؤسسه عالی بهائی، آدا سیناکور(Ada Sinacore) استاد روانشاسی در دانشگاه  مک گیل (McGill University) میگفت «بنده بعضی از ایام آرزو میکنم که دانشجویان در این مملکت  قادر به درک این نکته باشند که بعضی از  مردمان چنان تشنه کسب علم هستند که  مایلند به هر نحوی شده به  دانشگاه بروند.»

در ایالات متحده، پروانه آزاد بود که وظایف مذهبی خویش را مو بمو  به اجرا بگذارد. بعنوان کسی که  با وی در یک آپارتمان زندگی میکند تقریبا تمامی بهائیان شهر خودمان را میشناسم. در بعضی از مواقع این بهائیان برای شرکت در ضیافت نوزده روزه و یا برنامه های دیگر به منزل ما میامدند و حتی در یک روز مراسم عروسی بهائی هم در منزل ما انجام گرفت. داماد که یک افسر ارتش امریکا بود مجبور بود که برای ادای وظیفه به ماموریت نظامی برود ولی مایل نبود که نامزدش را بدون ازدواج تنها بگذارد. من هم در بسیاری از موارد  در این رفاقت ها  و تناول برنج معطر و فسنجان و فنجانی چای با دوستان ایرانی پروانه که اکثر مسلمان بودند شریک گردیدم.

هفت سال گذشت که همین پروانه امریکائی امروزه توانست والدین خویش را مجددا ملاقات کند . همگی در کشور سومی با یکدیگر ملاقات کردند زیرا وی نگران بود که اگر برای دیدار به ایران برود ممکن است که پاسپورتش را از دست بدهد. پروانه با یک قالی ابریشمی شکیل که به خانه  ساده دانشجونی ما گرمائی خاص میبخشید مراجعت نمود. این یک هدیه ای بود از والدین وی مانند والدین هندی که بسیار مایلند به دخترشان تا انجا که بتوانند جواهرات وطلا هدیه نمایند. یکی از تملکاتی که در ایام نیاز شدید می توانند آنرا تبدیل به پول نقد کنند.

تاریخ بارها نشان داده که بردباری و قبول کثرت و تنوع در جامعه باعث تربیت و فرهیختگی استعداد ها و حتی درامد های عالی خواهد بود در حالیکه  تعصب و نابردباری هم قیمت خویش را دارد. «شمعی روشن کن» نشان میدهد که مسئولین  و سیاست مداران ایران تاکید دارند که بهائیان نیز مانند دیگر ایرانیان از تمام امکانان حقوقی و شهروندی بهره مندند در حالیکه  همان دولت بارها از مشاهده  جور و ستم به بهائیان روی خویش را  بسوی دیگر بر گردانده  و اظهار نموده اند که این ستم و آزار امری است خود جوش که از میان خود  توده مردم سرچشمه میگیرد و نشان دهنده خشم و غضب مردمان است نه دولت.

با پرواز پروانه، دقیقا ایران وی را از دست داد.  وی بعنوان یک محقق دانشمند در امریکا توانست آنچه را که بسیاری با تحصیلات عالی هم ندرتاً قادر به دستیابی آن میباشند انجام دهد. پروانه همراه تیم همکارانش توانستند که داروی ضد سرطانی بسازند که هم اکنون بعنوان داروئی موثر مورد مصرف بسیاری قرار میگیرد.

بعنوان یکی از مدرسین دانشگاه عالی بهائی شیگِتا (Shigeta)  در فیلم «شمعی روشن کن» خاطر نشان ساخت که : هر کشوری که قسمتی از مردم خود را از تحصیل محروم میکند قسمتی از آینده  روشن خویش را فدا و قربانی کرده است.

 

 

Leave a Reply