ماخذ: iranwire.com
اول خرداد سال ۱۳۹۰، ماموران وزارت اطلاعات در یک اقدام هماهنگ و همزمان، به خانه های ۳۹ شهروند بهائی مرتبط با «مؤسسه آزاد آموزش عالی مجازی بهائیان ایران» در شهرهای تهران، شیراز، اصفهان، زاهدان، ساری و کرج یورش بردند. آن ها کلیه مدارک، جزوات و کتابهای درسی و کامپیوترهای این شهروندان را ضبط کرده و با خود بردند.
مؤسسه آزاد آموزش عالی مجازی بهائیان ایران سال ۱۳۶۶، در پی هفت سال محرومیت پیروان این مذهب از تحصیلات دانشگاهی، توسط شهروندان بهائی ساکن ایران تشکیل شد. در ابتدا کلیه اساتید و دانشجویان این موسسه بهائی بودند اما پس از چند سال، با پی گیری و ادامه تحصیل فارغالتحصیلان آن تا سطوح فوق لیسانس و دکترا در دانشگاههای مختلف دنیا، توجه مراکز علمی و دانشگاهی خارج از کشور نیز به این مؤسسه جذب شد و تعدادی از اساتید غیر ایرانی به کادر آموزشی آن پیوستند.
در عملیات گسترده وزارت اطلاعات در خرداد 1390، ۱۵ نفر از اساتید و دانشجویان بهائی بازداشت و چهار محل تشکیل کلاسهای درسی موسسه که منزل مسکونی آن ها است، پلمپ شدند.
هدف از این عملیات، تعطیل کردن این مؤسسه و جلوگیری از ادامه تحصیل جوانان بهائی در آن جا بود. «طلوع گلکار» یکی از ۳۹ شهروند بهائی است که منزل مسکونی وی اول خرداد ۹۰ توسط مأموران وزارت اطلاعات بازرسی شد.
«بازجو گفت معلوم است که به دلیل بهائی بودن، شما را به دانشگاه راه نمیدهیم. گفت بهائی اصلا حق زندگی کردن در ایران را ندارد؛ والسلام.»
او به اتهام تحصیل و تدریس در مؤسسه آزاد آموزش عالی مجازی بهائیان به پنج سال حبس محکوم شده است. طلوع هم اکنون در حال تحصیل در مقطع درجه دکترا در رشته بیوشیمی دانشگاه «مک گیل» در مونترال کانادا است و به عنوان دستیار استاد در این دانشگاه تدریس میکند.
او در مورد آن روز میگوید: «حدود ساعت هشت و نیم صبح روز اول خرداد مأموران امنیتی با نشان دادن حکمی که به نام طلوع گلکار بود، به منزل ما وارد شدند. من سر کار بودم و در منزل نبودم. مأموران از پدر و مادرم میخواهند که با من تماس بگیرند تا به منزل برگردم که آن ها قبول نمیکنند. پس از آن شروع به تفتیش همه اتاقها کرده و کلیه جزوات و کتابهای علمی، کامپیوتر و وسایل شخصی من و حتی وسایل شخصی پدر و مادرم را ضبط می کنند و با خود میبرند.»
دو روز بعد از آن ماجرا، طلوع را احضار کرده اند: «تلفنی به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات در چهارراه ولی عصر برای بازجویی احضارم کردند. در آن جا متوجه شدم اتهام من تدریس در مؤسسه عالی بهائیان است. مدت زمان بازجویی کوتاه بود و به جز من، تعداد زیادی از اساتید و دانشجویان بهائی هم در همان روز در اتاقهای مختلف بازجویی شدند.»
بازجویی دوم دو ماه بعد در همان مکان انجام می شود: «این بازجویی پنج ساعت طول کشید و از همان ابتدا بازجویان مرا تهدید میکردند که اگر از تدریس در مؤسسه دست برندارم، عواقب بدی مثل زندان در انتظارم خواهد بود. کل بحثهای این بازجویی بر این محور بود که بازجو، مؤسسه آموزش عالی بهائیان و تدریس در آن را غیرقانونی میدانست و من در پاسخ میگفتم چون به جوانان بهائی اجازه ورود به دانشگاه نمیدهند، این مؤسسه مکانی است تا بهائیان در آن جا به تحصیل دروس دانشگاهی بپردازند. ولی بازجو اصرار داشت که هیچ فرد بهائی به دلیل اعتقادش از تحصیل در دانشگاه محروم نشده است مگر کار دیگری انجام داده باشد. در پایان بازجویی، ناگهان فردی که به نظرم رییس آن ها بود، وارد اتاق شد و پس از جمع کردن اوراق بازجویی، رو به من گفت معلوم است که به دلیل بهائی بودن، شما را به دانشگاه راه نمیدهیم. گفت بهائی اصلا حق زندگی کردن در ایران را ندارد؛ والسلام.»
«پس از این که به دلیل اعتقادات مذهبی اجازه ورود به دانشگاه را پیدا نکردم، در رشته زیست شناسی مؤسسه عالی بهاییان شروع به تحصیل کردم. اکنون در حال گرفتن دکترا در رشته بیوشیمی دانشگاه مک گیل هستم.»
۲۲ اسفند سال۱۳۹۱، طلوع گلکار و 9 تن دیگر از اساتید مؤسسه آزاد آموزش عالی مجازی بهائیان به دادسرای «شهید مقدس» اوین احضار شدند. در آن جا بازپرس پرونده از او میخواهد تا برای آزادی، تعهدی را مبنی بر عدم همکاری آموزشی (تدریس) با مؤسسه امضا کند که او این درخواست را نمیپذیرد. بازپرس حکم بازداشت طلوع را صادر ولی پس از دو یا سه ساعت، به قید وثیقه ۵۰۰ میلیون ریالی آزادش میکند.
مهرماه 92، شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی «مقیسهای» او را به اتهام فعالیت (تدریس) غیرقانونی در مؤسسه محاکمه و با استناد به ماده ۴۹۹ «قانون مجازات اسلامی»، به پنج سال حبس تعزیری محکوم کرد. حکم بدوی عینا در دادگاه تجدیدنظر تأیید و در اسفند ماه ۹۲ به وکیل طلوع گلکار ابلاغ شد.
طلوع می گوید: «پس از این که به دلیل اعتقادات مذهبی اجازه ورود به دانشگاه را پیدا نکردم، در رشته زیست شناسی مؤسسه علمی شروع به تحصیل کردم و مدرک معادل لیسانس از آن جا گرفتم. در سال ۲۰۰۸ به انگلستان رفتم و پس از یک سال، با دریافت مدرک فوق لیسانس به ایران برگشتم. در تهران ضمن تدریس در مؤسسه آموزش عالی بهائیان، در یک آزمایشگاه تشخیص طبی هم مشغول به کار بودم تا این که شنیدم صبح روز هشتم اردیبهشت، “نسیم باقری”، یکی از اساتید مؤسسه که حکم زندانش با من صادر شده بود، بدون دریافت احضاریه بازداشت و برای اجرای حکم به زندان اوین فرستاده شده است. پس از شنیدن این خبر، به ترکیه رفتم و در آن جا پس از چند ماه موفق به اخذ پذیرش از دانشگاه مک گیل کانادا شدم و به مونترال برای ادامه تحصیل آمدم. هماکنون در حال گرفتن دکترا در رشته بیوشیمی دانشگاه مک گیل هستم و امیدوارم تا چند ماه دیگر مدرک دکترای خود را بگیرم.»
طلوع گلکار معتقد است هجوم ناگهانی ماموران و بازداشتهای خرداد ۹۰ شوک بزرگی برای مؤسسه آزاد آموزش عالی مجازی بهاییان بود ولی به هیچوجه حتی برای زمانی کوتاه هم نتوانست وقفهای در فعالیتهای آموزشی این مؤسسه ایجاد کند.
می گوید بلافاصله پس از دستگیری مسوولان و تعدادی از اساتید موسسه، جوانانی که اکثرا فارغ التحصیلان آن بودند، جای بازداشت شدگان نشستند و به ادامه تدریس مشغول شدند:«هر چند این افراد همگی تازه کار و کم تجربه بودند ولی اجازه ندادند هیچ کدام از دروس دانشگاهی تعطیل شوند. از سوی دیگر، سایت مؤسسه تقویت شد و بخش آنلاین آن پیشرفت کرد. چون خطر دستگیری و هجوم به خانههایی که کلاسهای دانشجویان برگزار میشد زیاد بود، تعداد کلاسهای آنلاین جایگزین کلاس های حضوری شدند.»
می گوید بعد از حدود دو سال، مؤسسه دوباره به همان انسجام اولیه پیش از خرداد ۹۰ رسید: «موسسه در اول خرداد ۱۳۹۰ آسیب دید ولی هیچگاه از هم نپاشید و به راهش که تدریس دروس دانشگاهی به جوانان محروم از تحصیلات عالیه بود، ادامه داد.»
مطالب مرتبط:
Leave a Reply