بازگشت شهروند بهایی به زندان، سه روز پس از ازدواج

, , Leave a comment

منبع: iranwire.com

کیان ثابتی

دهه ۶۰ در زندان متولد شد زیرا مادرش بهایی بود. از ورود به دانشگاه محرومش کردند چون دینی را برگزید که از نظر حاکمان، «ممنوعه» قلمداد می‌شود. در ۲۳ سالگی برای اولین بار به زندان افتاد و در ۳۲ سالگی، در حالی ازدواج کرد که از زندان مرخصی پنج‌روزه گرفته بود.
این داستان زندگی «اردشیر فنائیان» است؛ جوان بهایی زندانی که اجازه ندادند حتی در خاک‌سپاری پدرش حاضر شود اما امید به آینده‌ای دارد که در آن هیچ انسانی به خاطر عقایدش آزار نبیند.

***

اردشیر فنائیان»، در حالی ازدواج کرد که از زندان مرخصی پنج‌روزه گرفته بود. این زوج جوان بهائی پس از پایان مرخصی پنج روزه، تقاضای چند روز مرخصی بیشتر کردند. اداره اطلاعات سمنان با تمدید مرخصی موافقت نکرد. و اردشیر به زندان برگشت.
اردشیر فنائیان»، در حالی ازدواج کرد که از زندان مرخصی پنج‌روزه گرفته بود. این زوج جوان بهائی پس از پایان مرخصی پنج روزه، تقاضای چند روز مرخصی بیشتر کردند. اداره اطلاعات سمنان با تمدید مرخصی موافقت نکرد. و اردشیر به زندان برگشت.

اردشیر فنائیان، زندانی عقیدتی روز ۲۸ مرداد ۱۳۹۹، پس از پنج روز مرخصی، به زندان سمنان بازگشت تا باقی‌مانده حکم خود را که بیش از چهار سال و نیم حبس است، در زندان بگذراند.
اردشیر پس از چندین بار رَد شدن تقاضای مرخصی‌ خود، سرانجام روز ۲۳ مرداد برای مدت پنج روز در دوران همه‌گیری ویروس کرونا به مرخصی آمد. در این پنج روز، اتفاق مهمی در زندگی او رقم خورد. ۲۶ مرداد، اردشیر فنائیان با «گلرخ فیروزیان» ازدواج کرد. این زوج جوان بهایی پس از پایان مرخصی پنج روزه، تقاضای چند روز مرخصی بیشتر کردند اما اداره اطلاعات سمنان با تمدید مرخصی موافقت نکرد و اردشیر به زندان برگشت.

از تولد در زندان تا نخستین دستگیری در ۲۳ سالگی

اردشیر ۱۸ آذر ۱۳۶۷ در زندان سمنان متولد شد. پدر و مادرش در سال ۱۳۶۲ به اتهام عضویت در «شورای مدیریت جامعه بهاییان شهرستان مهدی‌شهر» (سنگسر)، از توابع سمنان دستگیر شدند. بهاییان بازداشت ‌شده را شش ماه در زندان سمنان نگه داشتند و سپس آن‌ها را به زندان «اوین» تهران منتقل کردند.

پدر اردشیر، «آقامحمدعلی فنائیان»، در ابتدا حکم اعدام گرفت ولی پس از سه سال، بدون حکم مشخصی از زندان اوین آزاد شد.
مادرش، «رضوانیه جذبانی» را دو بار در دادگاه به اعدام محکوم کردند اما در آخرین دادگاه، حکم او به ۱۰ سال حبس تعزیری کاهش یافت. پس از چهار سال، رضوانیه به زندان سمنان بازگردانده شد.

اسفند ۱۳۶۷، حکومت ایران دستور آزادی تعداد زیادی از زندانیان بهایی محبوس در زندان‌های ایران را صادر کرد و رضوانیه جذبانی پس از پنج سال حبس، به همراه نوزاد سه ‌ماهه‌اش از زندان آزاد شد.

اردشیر تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در سمنان گذراند ولی پس از اخذ دیپلم دبیرستان، مانند سایر جوانان بهایی ایرانی، از ادامه تحصیل در دانشگاه محروم شد؛ محرومیتی که چهار دهه است گریبان جوانان بهایی را گرفته است و مانع تحصیل آن‌ها در دانشگاه‌ها و مؤسسه‌های آموزش عالی کشور می‌شود.
این محرومیت بر اساس مصوبه ششم اسفند ۱۳۶۹ «شورای عالی انقلاب فرهنگی»، جنبه قانونی پیدا کرده و تا به امروز به اجرا در آمده است.
بر اساس این مصوبه، افراد چنان‌چه در حین ورود به دانشگاه و یا حین تحصیل مشخص شود که بهایی هستند، می‌بایست از دانشگاه اخراج شوند.

اردشیر تحصیل را در «مؤسسه آموزش عالی بهاییان ایران» (BIHE) در رشته مهندسی عمران ادامه داد تا آن که اولین بار در سال ۱۳۹۰ بازداشت شد.

دستگیری اردشیر و همسر آینده‌اش در یک روز

صبح روز ۲۴ بهمن آن سال، مأموران اداره اطلاعات استان سمنان به منزل خانواده اردشیر هجوم بردند و پس از بازرسی منزل و ضبط کامپیوتر او، کتاب‌ها و عکس‌های دینی و خانوادگی او را هم بردند.
در این روز، گلرخ فیروزیان (همسر کنونی اردشیر) و خواهرش، «شیدرخ فیروزیان» را هم در منزل مسکونی‌شان دستگیر کردند. این دو خواهر بهایی در حین بازجویی توسط «محمدرضا هاشمیان»، یکی از مأموران اداره اطلاعات، آسیب فیزیکی دیدند. پدرشان، «هژیر فیروزیان» از بازجو شکایت کرد اما خود او با اتهام «افترا به مأمور دولت»، به ۴۰ روز حبس تعزیری محکوم شد و در سال ۱۳۹۲ به زندان افتاد.

اردشیر فنائیان که بهمن ۱۳۹۰ دستگیر شده بود، روز اول اردیبهشت سال ۱۳۹۱ به قید وثیقه آزاد شد. مهر سال بعد، دادگاه انقلاب سمنان این سه جوان بهایی را به اتهام «تبلیغ بهاییت» محاکمه کرد. اردشیر به یک سال و گلرخ و شیدرخ هر کدام به ۹ ماه حبس تعزیری محکوم شدند. سه ماه بعد، در هفتم دی ۱۳۹۲، دادگاه تجدیدنظر تشکیل شد. این دادگاه، حکم اردشیر را به هشت ماه و احکام شیدرخ و گلرخ فیروزیان را به شش ماه حبس تعزیری کاهش داد. دو هفته بعد، روز ۲۲ دی، مأموران اجرای احکام زندان سمنان بدون احضاریه قبلی، اردشیر را در بانک بازداشت و جهت اجرای حکم، به زندان سمنان منتقل کردند.

شش ماه بعد با احتساب دو ماه بازداشت موقت، محکومیت اردشیر به پایان رسید و او در تیر ماه ۱۳۹۳ از زندان سمنان آزاد شد.

بازداشت، چند روز پس از زندان

چند روز از آزادی اردشیر نگذشته بود که دوباره به حکم قاضی «زمانی» بازداشت شد. از او تعهد گرفتند تا به خدمت سربازی اعزام شود. این اقدام در حالی رخ داد که مسوولان نظام‌وظیفه سمنان به خانواده او گفتند قانون دستگیری مشمولان وظیفه، چندین سال است لغو و بازداشت اردشیر و چند مشمول بهایی دیگر در سمنان از طرف نهاد دیگری (وزارت اطلاعات) انجام شده است.

اواخر سال ۱۳۹۳، اردشیر به خدمت سربازی اعزام شد. هنوز چند ماه از خدمت او نگذشته بود که دولت برای اولین بار در برنامه بودجه کشور در سال ۱۳۹۴، بندی را تحت عنوان جریمه غیبت خدمت سربازی برای مشمولانی که بیش از هشت سال غیبت دارند، مقرر کرد. طبق این بند، این افراد می‌توانستند با پرداخت جریمه نقدی غیبت خود، از خدمت سربازی معاف شوند. اردشیر با خرید خدمت سربازی، از سربازی معاف شد و به سمنان برگشت.

آزارهای ادامه‌دار و بازداشت مجدد

اردشیر بعد از سربازی، برای تامین هزینه زندگی به کارهای مختلف می‌پرداخت اما عمده فعالیتش، ترجمه متون انگلیسی بود. او در طی این سال‌ها، بارها از سوی نیروهای امنیتی و یا افرادی ناشناس مورد تهدید و اخطار قرار گرفت و به دفعات پیامک‌هایی با این مضمون که «ما از رگ گردن به تو نزدیک‌تریم، مواظب رفتارت باش!» دریافت کرد.
یک بار از کانال کولر، یادداشت تهدیدآمیز به درون اتاقش انداختند و بار دیگر، کل مدارکش را از اتومبیلش ربودند.

تهدیدها در نهایت عملی شدند و ساعت هفت صبح روز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۸، مأموران اداره اطلاعات سمنان تحت عنوان مأمور اداره آب، زنگ منزل خانواده فنائیان را به صدا درآوردند. برادر اردشیر که در را باز کرد، چند مأمور با صورت‌های ماسک زده به خانه هجوم بردند. مأموران به طرف اتاق اردشیر که هنوز خواب بود، رفتند تا او را بازداشت کنند. آن‌ها حدود یک ساعت در آن منزل بودند و بعضی از وسایل شخصی خانواده و هر کتاب، عکس یا نشانه‌ای را که مربوط به آیین بهایی بود، ضبط کردند و همراه با اردشیر بردند.

در همین روز، دو جوان بهایی دیگر به نام‌های «بهنام اسکندریان» و «یلدا فیروزیان» هم در سمنان دستگیر شدند.

بازداشت اردشیر فنائیان در زمانی رخ داد که خانواده فنائیان هنوز در شوک از دست دادن ناگهانی رضوانیه جذبانی، مادر اردشیر بودند. او چند ماه قبل بر اثر تصادف درگذشته بود.

می‌خواهند بهاییان را به کوچ اجباری وادار کنند

به نظر یک شهروند بهایی که با «ایران‌وایر» گفت‌وگو کرده، دلیل اصلی فشارهای اداره اطلاعات بر اردشیر فنائیان، مجبورکردن وی به ترک سمنان است: «حکم دادگاه بدوی او که دو سال تبعید لحاظ شده بود، مؤید همین مطلب است.»

این شهروند بهایی می‌گوید: «بیش از ۱۰ سال است که سمنان به یکی از مراکز اصلی فشار بر بهاییان در ایران تبدیل شده است. اکثر بهاییان این شهر طعم زندان را چشیده‌اند. چند سالی است که هیچ کسی با ما داد و ستد کاری ندارد چون بلافاصله از طرف اداره اطلاعات تهدید می‌شویم. بهاییان بی‌کارند یا شغل‌های موقت و یا دور از انظار عمومی دارند. بسیاری از مردان خانواده مجبورند برای کار به استان‌های اطراف بروند. این فشارها موجب شده‌اند که در چند سال اخیر، بسیاری از خانواده‌های بهایی، به ویژه جوانان، برای امرار معاش به شهرهای دیگر کوچ کنند.»

اردشیر از معدود جوانانی است که با همه مشکلات بهاییان سمنان، هم‌چنان در این شهر مانده است. به گفته یکی از نزدیکانش، او سعی می‌کرد در حد توانش به همه کمک کند و وقت زیادی را صرف آموزش دروس ریاضی و مدرسه به کودکان و نوجوانان می‌کرد.

او می‌گوید با آن که بعضی از نزدیکان اردشیر در نروژ و امریکا هستند و به او اصرار می‌کردند که به خارج از کشور مهاجرت کند، او همیشه در پاسخ می‌گفت که عاشق کشورش است و ماندن در ایران و خدمت به مردم وطنش را ارجح بر هر چیزی می‌داند.

درگذشت پدر در ایام حبس

اردشیر فنائیان پس از بازداشت در اردیبهشت ۱۳۹۸، مدت ۷۵ روز انفرادی بود و پس از آن به زندان سمنان منتقل شد. او را چندین ماه از حق ملاقات و تماس تلفنی محروم کرده بودند. تنها ملاقات اردشیر با خانواده، زمانی بود که پدرش در بیمارستان بستری شد.

در اواسط خرداد، پدر اردشیر به دلیل بیماری کلیوی و کهولت سن به بیمارستان برده شد. یکی از آشنایان اردشیر می‌گوید: «بعد از فوت مادرش، اردشیر مراقبت از پدرش را عهده‌دار بود اما با زندانی شدن او، حال پدرش وخیم‌تر شد تا این که در خرداد ۱۳۹۸، پدر را به بیمارستان منتقل کردند. خانواده‌اش طی تماس تلفنی با ۱۱۳ درخواست کردند تا اردشیر را به دیدن پدرش ببرند. مأموران اطلاعات او را تحت‌الحفظ، دو بار به مدت چند دقیقه‌ به ملاقات پدرش بردند.»

مرتبه دوم، زمانی اردشیر و مأموران به در اتاق پدر رسیدند که او دقایقی قبل فوت کرده بود. اداره اطلاعات به اردشیر اجازه شرکت در تشییع جنازه پدرش را هم نداد.

زندان بلندمدت برای جوانان بهایی

پس از دستگیری اردشیر، مأموران وزارت اطلاعات خانمی را که در همسایگی خانواده فنائیان بود، همراه پسر ۱۵ ساله‌اش دستگیر کردند و آن‌ها را تحت فشار گذاشتند تا اظهاراتی علیه اردشیر امضا کنند. در کیفر خواست متهمان که بازپرس پرونده، حجت‌الاسلام «رامه» تنظیم کرده و به امضای معاون دادستان عمومی و انقلاب سمنان «رضا زمانی» رسیده بود، اسامی این دو تن ذکر شده است.

در این کیفرخواست که در اختیار «ایران‌وایر» قرار دارد، اتهام این سه بازداشت شده بهایی این گونه عنوان شده است: «عضویت در جمعیت غیرقانونی اقدام کننده علیه امنیت کشور جمهوری اسلامی ایران موسوم به فرقه ضاله بهاییت (ماده ۴۹۹ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی)، مشارکت در تشکیل و اداره گروه غیرقانونی در داخل کشور با هدف برهم زدن امنیت کشور (ماده ۴۹۸ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی) و مشارکت در اقدام علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران (ماده ۵۰۰ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی).»

از جمله مصادیق این اتهامات که در کیفرخواست آمده‌اند، راه‌اندازی گروه‌های مشورتی بین اعضا در اپلیکیشن پیام‌رسان واتس‌اپ تحت عنوان «گلابی‌ها» و «مسافران جنگل آمازون»، راه‌اندازی و برگزاری یادواره برای اعدام‌شدگان بهایی دهه ۶۰ به عنوان «یادواره شهدا» و «کشف یک دستگاه پرینتر آماده به تکثیر جزوات» بود.

شعبه یک دادگاه انقلاب سمنان به ریاست قاضی «محمدعلی رستمی» بر اساس این کیفرخواست، اردشیر فنائیان را به عنوان متهم ردیف اول، به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری و به عنوان تکمیل مجازات، به لحاظ سابقه‌دار بودن، به یک سال اقامت اجباری در شهرستان خاش و یک سال منع اقامت در سمنان محکوم کرد.

در آذر ۱۳۹۸، یک ماه بعد از دادگاه بدوی، شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان سمنان به ریاست قاضی «محمدقاسم عین‌الکمالی» مسوول رسیدگی به پرونده این سه جوان بهایی شد. بر اساس دادنامه دادگاه تجدیدنظر که در اختیار «ایران‌وایر» قرار گرفته است، محکومیت اردشیر فنائیان از ۱۰ سال به شش سال حبس تعزیری تغییر یافت.

اردشیرفنائیان و بهنام اسکندریان، دیگر جوان بهایی، بیش از ۱۵ ماه در حبس‌ هستند. خانواده‌هایشان می‌گویند این دو جوان روحیه خوبی دارند و امید به آینده‌ای که در آن هیچ انسانی به خاطر عقایدش در ایران آزار نبیند، مجازات نشود و جشن عروسی‌ خود را در مرخصی زندان برپا نکند.

 

Leave a Reply