مهوش ثابت؛ از هر هفت روز زندگی‌‌، یک روز را زندان بوده

, , Leave a comment

منبع: iranwire.com

«مهوش شهریاری ثابت»، آموزگار و شاعر ۷۰ ساله بهایی که از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۶، ده سال را بدون مرخصی در زندان گذرانده بود، از مرداد امسال، بار دیگر بازداشت، و باز هم به ده سال حبس محکوم شده است. با «نگار ثابت»، فرزند او، درباره وضعیت خانم ثابت در زندان اوین، اتهامات انتسابی و آنچه او می‌خواهد، گفت‌وگو کرده‌ایم. نگار از قول مادرش می‌گوید: «ما مثل هر ایرانی دیگر، خواهان حق ابتدایی شهروندی در خاک وطن‌مان هستیم. دوست داریم حالا که شنیده می‌شویم، به هم‌وطنان‌مان بگوییم ما خواهان صلح و آرامش هستیم، ما هم خیرخواه ایران هستیم.»

***

مهوش شهریاری ثابت، آموزگار و شاعر ۷۰ ساله بهایی، بیشتر از آن‌که برای هم‌وطنانش شناخته شده باشد، برای اهالی قلم در خارج از کشور نامی آشنا است. او پیش از آخرین دستگیری، ده سال از عمر خود را طی سال‌های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۶، به‌اتهام اعتقادات دینی در زندان‌های جمهوری اسلامی گذراند. عمده‌ اشعار او، ماحصل همین دوران است. «رها»، «حکایت عاشقی» و «مرا تو در نظر آور»، از جمله کتاب‌های شعر او است که در خارج از کشور منتشر شده است. آثار او اجازه انتشار در ایران را ندارند.

منتخباتی از اشعار مهوش ثابت به‌نام «شعرهای زندان»، به زبان انگلیسی منتشر شده که با استقبال اهالی قلم در جهان مواجه شد. انجمن بین‌المللی قلم دانمارک و اتریش، این زن شاعر ایرانی را به‌عنوان عضو افتخاری انجمن انتخاب کردند.

انجمن جهانی قلم (پِن) در سال ۲۰۱۷، جایزه «نویسنده دلیر» را به مهوش ثابت اهدا کرد، همچنین او موفق به دریافت جایزه مهم ادبی «کلمات در مرزها»، از کشور نروژ شد.

«مایکل لانگلی»، شاعر ایرلندی در مراسم اهدای جایزه پن، مهوش ثابت را پرنده آواز خوانی که به دام قفس افتاده است تشبیه کرد، و گفت: «مهوش، شاعری غنایی‌ست که زیبایی جهان را می‌سراید، اشعار او می‌خواهند اوج بگیرند.»

او با اظهار خوشحالی از آزاد شدن مهوش ثابت پس از گذراندن ده سال زندان، افزود: «زندانی شدن او توسط مقامات ایرانی، گناهی در برابر نور بود. قدرت دیکتاتورها در ساکت کردن و زندانی کردن نویسندگان همچنان ادامه دارد.»

این روزها، بار دیگر مهوش ثابت به‌اتهام پیروی از آیین بهایی، به ده سال حبس محکوم شده است و در زندان اوین روزگار می‌گذراند.

مهوش شهریاری ثابت کیست

مهوش شهریاری در بهمن ۱۳۳۱ در زواره، از توابع اصفهان به‌دنیا آمد. او در یازده سالگی با خانواده خود به تهران نقل مکان کرد. در رشته علوم تربیتی تحصیل کرد و به‌عنوان معلم مشغول به‌کار شد. سپس به‌عنوان مدیر یک مجتمع آموزشی، به خدمت در زمینه تعلیم و تربیت ادامه داد. بعد از انقلاب اسلامی، مانند هزاران بهایی دیگر از کار اخراج شد. مهوش ثابت نخستین‌بار در روز چهارشنبه ۱۵اسفند۱۳۸۶، در مشهد بازداشت و پس از ده سال از زندان اوین آزاد شد.

چگونگی دستگیری مجدد مهوش ثابت

 ۹مرداد ۱۴۰۱، ماموران وزارت اطلاعات به منازل ده‌ها شهروند بهایی در شهرهای مختلف ایران یورش بردند و تعدادی از بهاییان را دستگیر کردند، از جمله بازداشت‌شدگان، مهوش شهریاری ثابت بود.

نگار ثابت، دختر مهوش ثابت، واقعه دستگیری مادرش را این‌طور تعریف می‌کند: «قبل از روز دستگیری، پدر و مادرم هر دو به‌خاطر ابتلا شدید به بیماری کرونا حال‌شان خوب نبود، چون احتیاج به پرستاری داشتند، به منزل یکی از دوستان‌مان در شهرهای شمال کشور رفته بودند. در روز ۹مرداد، ماموران به منزل ما در تهران هجوم می‌برند و هر چه سند، مدرک، دفاتر یادداشت، پول، طلاهایی که هر زن به قدر وسعش در خانه دارد، حتی دستگاه سنجش اکسیژن را که پدرم بعد از ابتلا به کرونا خریده بود را، ضبط می‌کنند. یک گروه هم به‌دنبال مادرم می‌روند و او را با همان حال نامساعد در شمال دستگیر، و به زندان اوین منتقل می‌کنند.»

بازجویی در اوین

نگار ثابت می‌گوید که پس از انتقال مهوش ثابت به اوین، او را با داشتن بیماری کرونا، تحت بازجویی‌های طولانی و طاقت‌فرسا قرار داده‌اند. بازجویان حتی مادر ۷۰ ساله‌اش را در بازجویی‌ها مورد ضرب‌و‌شتم قرار می‌دهند.

مهوش ثابت ۴۲ روز در سلول انفرادی نگه داشته می‌شود، سپس به سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ که به‌دلیل کثرت بازداشت‌شدگان چند نفر در آن بودند، منتقل می‌شود. او در این اتاق‌ها به‌دلیل کمبود جا، مجبور بود که شب‌ها نشسته بخوابد. پس از پنج ماه، او را به بند زنان (سیاسی- عقیدتی) زندان اوین منتقل کردند.

نگار معتقد است که مادرش بی‌گناه و بدون دلیل گرفتار شده است:

«دفعه قبل، او را به اتهام مدیریت جامعه بهایی ایران دستگیر کردند، هر چند آن دفعه هم دولت و وزارت اطلاعات، از وجود و فعالیت‌های مدیران جامعه بهایی یا یاران ایران آگاهی و اطلاع کامل داشتند. اما این دفعه، هیچ مدرک یا سندی برای محکوم کردن مادرم ندارند. مادرم، زن سال‌خورده‌ای بود که در خانه نشسته و به‌کار روی شعرش مشغول بود. حتی نمی‌توانند اتهام تشکیل یک جلسه را به مادرم نسبت دهند. در طول بازجویی‌ها، بارها و بارها شعرهای او را مرور کرده‌اند تا شاید چیزی از آن‌ها پیدا کنند.»

برگزاری جلسه دادگاه مهوش ثابت 

صبح روز دوشنبه ۳۰آبان۱۴۰۱، جلسه دادگاه مهوش شهریاری ثابت و «فریبا کمال آبادی»، شهروند دیگر بهایی، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی «ایمان افشاری» برگزار شد.

این دو زن بهایی در پی دادگاهی یک ساعته که بیشترین قسمت آن به توهین و تحقیر از جانب قاضی نسبت به متهمین گذشت، هر کدام به ده سال زندان، به‌اتهام مدیریت جامعه بهایی ایران محکوم شدند. قاضی افشاری به این دو زن بهایی به‌دلیل اینکه از حبس قبلی خود «درس نگرفته‌اند»، پرخاش کرد.

مهوش ثابت و فریبا کمال آبادی بر اساس اتهامی محکوم به ده سال حبس شدند، که هیچ مدرک و شاهدی دال‌بر تایید اتهام مذکور در جلسه دادگاه ارائه نشد. فریبا کمال آبادی شهروند ۶۰ ساله بهایی نیز پیش از دستگیری اخیر، یک دوره محکومیت ده ساله را به‌اتهام مدیریت جامعه بهایی در زندان‌های جمهوری اسلامی گذرانده است. او در زمان دستگیری، هیچ سمتی در جامعه بهایی نداشته است و صرفا با استناد به‌اتهامی محکوم شده که قبلا ده سال را به‌خاطر آن زندانی بوده است.

وضعیت امروز مهوش ثابت در زندان اوین

نگار در پاسخ به وضعیت سلامت مهوش ثابت می‌گوید: «مادرم از وضعیت سلامت مساعدی برخوردار نیست، هم از جهت بالا بودن سن و هم به‌خاطر حبس قبلی که شرایط فیزیکی ایشان را بسیار ضعیف کرده است. ایشان از آسم شدید رنج می‌برند.

همچنین به استخوان درد و سل استخوانی که عارضه دوره حبس قبلی است، مبتلا هستند. ابتلا به کرونا و ریه‌های ملتهب که نفس کشیدن را گاهی برایشان سخت می‌کرده، با بازجویی‌های پرفشار، ممتد و طولانی، همراه با ضرب‌و‌شتم، وضعیت فیزیکی ایشان را کاملا به‌خطر انداخته است.ما بارها گواهی پزشکان متخصص و پرونده‌های پزشکی مادر را به دادگاه ارائه دادیم که ایشان نیاز به درمان دارویی مداوم و مراقبت پزشکی مستمر داشته و با توجه به وضعیت نامساعد سلامتی، تحمل حبس را ندارند.»

آیا آزادی به‌قید وثیقه یا مرخصی، شامل مهوش ثابت می‌شود؟

دختر خانم ثابت در پاسخ می‌گوید: «اصولا به تجربه برای ما ثابت شده که تخفیف در مجازات مانند آزادی مشروط به‌قید وثیقه، مرخصی و از این قبیل موارد، شامل حال مادرم نمی‌شود. الان هم به ما گفته‌اند که فعلا پیگیری نکنید چون پرونده نقص دارد و تا نقص برطرف نشود نمی‌توان مرحله بعدی را اقدام کرد. به‌بهانه نقص پرونده زمان می‌خرند و ما هم نمی‌توانیم اقدام یا تقاضایی کنیم. البته این‌ها یک سناریوی تکراری است، قبلا هم گم‌شدن پرونده را عنوان کردند و ما ماه‌ها منتظر پیدا شدن پرونده بودیم.»

نگار این‌طور ادامه می‌دهد که مادرش قبل از این دستگیری همیشه می‌گفت که من از هر هفت روز عمرم، یک روز را در زندان جمهوری اسلامی گذراندم. با این حال، او این دفعه به‌هیچ‌وجه دنبال آزادی با وثیقه و مرخصی نیست. او خواهان آزادی فوری بدون هیچ قید و شرطی است، زیرا معتقد است که بی‌دلیل بازداشت شده‌، در پرونده‌اش حتی حضور در یک جلسه یا یک جمع که بتوانند پرونده را به آن مرتبط کنند، وجود ندارد.

نگار ثابت خواسته‌های مادرش را این‌طور بیان می‌کند: «جامعه بهایی ایران ۴۴ سال تحت انواع فشارها قرار داشته، از هر نوع ابزار سرکوبی از قبیل محرومیت تحصیل، فشار اقتصادی، نفرت‌پراکنی و غیره علیه بهاییان استفاده شده، به‌عنوان بزرگ‌ترین اقلیت دینی با بیشترین دستگیری‌ها، شکنجه‌ها و اعدام‌ها رو‌به‌رو بوده‌، در حالی‌ که به بهاییان حتی حق یک سطر یا یک دقیقه پاسخ داده نشده است. امروز که به قول مامان، دیوارهای ذهنی فروریخته و تابوهای قدیمی شکسته شده، ما دوست داریم رفع سوتفاهم‌ شود.

حال با توجه به شرایط اخیر ایران، برای اولین‌بار پرده‌هایی که توسط رسانه‌ها و ابزارهای سرکوب کشیده شده بود تا اجازه ندهند بهاییان دیده شوند، کنار رفتند. امروز سرانجام پس از سال‌ها، صدای‌مان شنیده شده، دیده شده‌ایم و هم‌وطنانمان ما را باور کرده‌اند. ما مثل هر ایرانی دیگر خواهان حق ابتدایی شهروندی در خاک وطن‌مان هستیم. دوست داریم حالا که شنیده می‌شویم، به هم‌وطنان‌مان بگوییم ما خواهان صلح و آرامش هستیم، ما هم خیرخواه ایران هستیم. این‌ها پیغام مهوش ثابت، زندانی بهایی است.»

 

Leave a Reply