نوید ربانی، گزارشگر رهانا
.
.
.
.
من این پاییز در زندان به یاد باغ و بستانها
سرود دیگر و شعر و غنای دیگری دارم
چو گرید های های ابر خزان، بر سر زندان
به کنج دخمه من هم های های دیگری دارم
مهدی اخوان ثالث
بیوگرافی رها ثابت، هاله روحی و ساسان تقوا
از میان ۵۴ جوانی که در شیراز به علت خدمات به مناطق محروم دستگیر شدند، ۳ نفر را به ۴ سال حبس محکوم کردند. به منظور صدور این حکم، ۲ اتهام بی اساس بر ایشان زده شد: ” تشکیل و اداره دستجات و گروههای غیر قانونی” و” تبلیغ به نفع گروههای مخالف نظام اسلامی”۰
برای این اتهامات هیچ مدرک و شاهدی وجود ندارد. حتی سند نماینده دفتر رهبری استان فارس و امام جمعه شیراز ،آقای ولی رستمی نیز موجود است که پس از تحقیقات کامل از محله ها، گزارشی مبنی بر عدم اطلاع ساکنان این ۵ محله( کتس بس، ده پیاله، مهدی آباد، سهیل آباد و فرهنگسرای علوی) از بهایی بودن این افراد تهیه کرده بود؛ اما مسئولین امور برای اثبات اتهامات بی اساس خود، همکاران مسلمان این ۵۱ نفر را تهدید نموده تا اعتراف کنند که این ۵۴ نفر قصد تبلیغ ایشان را داشته اند. این در حالیست که ۱۰ جوان مسلمانی که در این خدمات، همراه و همکار آنان بودند تا لحظه دستگیری اطلاعی از اعتقاد دوستان خود نداشتند و پس از اعتراف، از دوستان بهایی خود بابت مجبور شدن به اعتراف دروغ، اظهار شرمندگی نمودند.۰
در نهایت، دادگاه شیراز رها ثابت ، هاله روحی و ساسان تقوا را به عنوان رهبران اصلی گروه در نظر گرفته و آنان را به ۴ سال زندان محکوم نمودند.
۰
شرح مختصری از زندگی این ۳ نفر:۰
رها ثابت سروستانی
فرزند رحمت الله، شماره شناسنامه ۸۷۴ صادره از اهوازمتولد سال ۱۳۵۲
رها فرزند اول خانواده است و دو خواهر دیگرش در خارج از کشور به سر می برند. وی فارغ التحصیل رشته روانشناسی اجتماعی از دانشگاه علمی آزاد(دانشگاه بهایی) است۰
علاقه فراوان وی به تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان، وی را بر آن داشت تا در سال۱۳۷۴ به عضویت سازمان غیردولتی موسسه پژوهشی کودکان دنیا زیر نظر یونیسف درآید. اهداف اصلی این NGO ایجاد فرهنگ جدیدی درتعلیم و تربیت و یافتن روشهای مناسب در آموزش کودکان و نوجوانان ایران است. فعالیتهای این موسسه نشر مقالات، تشکیل سمینارها، تهیه و ترجمه کتب تربیتی، آموزش مربیان واجرای فعالیتهای اجتماعی است
پس از زلزله غم بار بم به همراه سایر همکارانش دراین سازمان به کمک و همیاری کودکان و نوجوانان زلزله زده پرداختند. فعالیت آنها در بم، رسیدگی به اوضاع کودکان و نوجوانان از لحاظ در یافت غذا و پوشاک، وضعیت خانوادگی پس از زلزله، وضع درسی و ایجاد فضای شاد و آموزشی برای پر کردن اوقات آنها در آن وضعیت خاص بود مثل آموزش کاردستی و قصه خوانی –اجرای تاترو… .۰
رها ۴۵ روز پس از زلزله بم یعنی تمام تعطیلات عید نوروز ۸۳- ۱۰ روز- راکه اعضای موسسه نمی توانستد در بم حاضر باشند به اتفاق ۱ نفراز دوستانش در بم به سر برد ودر آن شرایط بحرانی به یاری کودکان و نوجوانان آن منطقه اقدام نمود.۰
در موسیقی و زبان انگلیسی تسلط داشت ومدتی هم در آموزشکده های خصوصی تدریس می کرد ولی به علت بهایی بودن مانع ادامه تدریسش شدند و در این اواخر به همراه یکی دیگر از دوستانشان فروشگاه لوازم کمک آموزشی برای کودکان راه اندازی نمود که از همان روزهای آغاز به کار جلوی فعالیتشان را گرفتند و مجوز کار به آنها ندادند. در ارتباط با این قضیه و گرفتن مجوز کار مراجعات مکرری به مراکز مختلف و وکلا داشته و پیگیری می نمود تا بلکه بتواند به نحوی کارشان را ادامه دهند .۰
رها فردی دقیق با پشتکاری مثال زدنی، بسیار فعال و همیشه ایده های جالبی برای فعالیت و خدمت داشت. در هر مورد با توجه به مطالعاتش به خصوص در زمینه فعالیتهای توسعه و کودکان و نوجوانان، مشاور خوبی برای دوستان و جمعهایی که مایل به تهیه برنامه وفعالیت در این زمینه بودند، محسوب می شد.
به طور کلی منزلش در سه سال اخیر سه بار مورد هجوم نیروهای امنیتی قرار گرفت وفیلمها، کامپیوتر، عکسها و کتابهای مربوط به آیین بهایی توسط این مامورین توقیف گردید.۰
وی در ۲۹ اردیبهشت ۸۵ همراه با ۵۳ جوان بهایی دیگر در حوزه خدماتی خود در مناطق محروم دستگیر شد. از آنجا که بعد از بازگشت از زندان بار دیگر فعالیتهای توسعه را آغاز نمود و در مواردی تجارب خود را با سایر علاقه مندان این موضوعات مطرح نمود، از طرف اطلاعات چندین بار به او تذکر داده شد و حتی تهدید شد که: “همین روزها از خانه بیرون می آیی و دیگر برنمیگردی و هیچکس اثری از تو پیدا نمی کند و به هر صورت به تو ضربه می زنیم. “
پس از دستگیری اول در ۲۹ اردیبهشت ۸۵ وآزادی موقت او، بی مقدمه، یک ظهر پاییزی با مادرش تماس گرفتند و از او خواستند که رها ساعت۱۲٫۳۰ خود را به اطلاعات سپاه معرفی کند و باید حتما همین امروز در محل حاضر باشد. به علت کارهای زیادش با دو ساعت تاخیر به محل مقرر رسید و در آنجا دو همکار خود ساسان تقوا و هاله روحی را نیز ملاقات کرد که از ساعت ۱۲٫۳۰ آنجا بودند. بعد هر سه را داخل اتاقی بردند و ۲۰ دقیقه نشاندند و سپس چشمانشان را بستند و بعد برگه ای از خصوصیات و احوالات شخصی آنان پر کردند.۰
آنگاه انگشتر و ساعت وهر چه وسیله داشتند از ایشان گرفتند و آنها را به سلول زندان منتقل نمودند؛ رها و هاله را با هم و ساسان را تنها؛ اما از آنجا که بر چشمها چشم بند بود، متوجه نشدند که در سلول زندان قرار دارند، تا آنکه ماموراجازه داد چشم بندها را بردارند و دیدند محلی را که باید ۴ سال در آن سر می کردند. چهاردیواری جِرم گرفته ای با نور مهتابی ۲۴ ساعته ، با زمینی سرد، بی کف پوش، بی پنجره و منفذ و دورادور دیوار و دیوار و دیوار و شب و روز نور غم بار سه مهتابی.۰
هاله روحی جهرمی
فرزند بیژن متولد سال ۱۳۵۶- هاله فرزند دوم خانواده است و خواهرانش در خارج از کشوربه سر می برند و او تنها فرزند خانواده در ایران است.۰
او رشته حقوق را از دانشگاه علمی آزاد به اتمام رسانده. هاله در چهار سال اخیر در هیأت جوانان شیراز عضویت داشته است. به نظر می رسد به علت تشابه اسمی با طرح روحی به عنوان یکی از مدیران برنامه توسعه اجتماعی شیراز در نظر گرفته شده است؛. چرا که در حکم وی چنین آمده: ” ایشان از اساتید روحی در کشور می باشند”.۰
در حالیکه اینک هاله یک زندانی ست ولی از حقوق قانونی زندانی بی بهره است. او در نامه ای سرگشاده شرایط دشوار و ناعادلانه خود را در زندان شیراز توصیف می کند و از مسئولین امور می خواهد که اگر او را بی دلیل زندانی نموده اند، لااقل حقوق مربوط به زندانیان را در مورد او اجرا نمایند. زیرا که او از حق مرخصی منظم، تماس تلفنی آزاد، هواخوری در وقت معین، ارتباط و معاشرت با سایر زندانیان(به جز رها ثابت که با وی همبند است) محروم است.۰
در بخش نامه های زندانیان می توانید نامه هاله را مشاهده کنید.۰
ساسان تقوا
فرزند عبدالرضا متولد ۱۳۵۳٫ ساسان، فرزند بزرگ خانواده و تنها پسر خانواده تقواست .۰
او سالها به خدمات ارزنده ای در جامعه بهایی پرداخت. روحیه شاد و امیدوار او همیشه نمونه دیگر جوانان قرار می گرفت.۰
او ویزیتور فریم عینک بود ولی این اواخر با اعلان دولت به صنف مغازه دارها مبنی بر عدم خرید از بهاییان، با مشکلاتی مواجه شده بود.۰
به علت دو تصادف شدید، از لحاظ جسمی با وضعیت نامساعدی مواجه بود؛ چناچه عصر روزی که احضار شد، وقت دکتر داشت و پایش به شدت درد می کرد. وی در دو تصادف جداگانه پای چپش از چند ناحیه دچار شکستگی شد که در هر بار پلاتین در پایش قراردادند . اثرات تصادف آخر، همچنان دامنگیروی است و او را با درد و ناراحتی بسیارهمراه نموده است.۰
ساسان با کمک عصا راه می رود و به علت درد شدید در زندان در انجام امور روزمره هم با مشکلات زیادی مواجه است. به علت در اختیار نداشتن ساده ترین امکانات مانند تخت، صندلی و … پس از عمل جراحی پا، دچار سیاتیک و ضعف عضلانی شدید نیز شده است.۰
به یکی از مهمترین نگرانیها در مورد وی عدم برخوردای از دارو و درمان مناسب است. وی نیز همراه هاله روحی و رها ثابت در آبان ماه ۸۶ بدون اطلاع قبلی روانه زندان گشت.۰
Leave a Reply