دکتر بهروز ثابت
خبرهای ناخوشایند و نامیمونی از سرزمین ایران میرسد گویای آن که قوای حکومتی به منازل معلّمان، مدیران، و محصّلان مؤسّسۀ بهائی تحصیلات عالیه مهاجم شدهاند و تعداد کثیری را به اسارت گرفتهاند. آنها دست به مصادرۀ رایانهها و اسناد و مدارک زده کلاسهای درس و آزمایشگاهها را مُهر و موم نمودهاند. این قبیل اعمال کیفرخواستی علیه نفس تحصیل علم است؛ این اعمال تهدیدی برای حقوق انسانی جهت یادگیری است، و مستلزم عطف توجّه و عکسالعملی مناسب از جانب جامعۀ جهانی ملل، سازمانهای حقوق بشر و مؤسّسات تحصیلات عالیه است
جوامع بینالمللی و حقوق بشر کاملاً واقفند که از سنۀ 1979 که جمهوری اسلامی در ایران تأسیس شد، اقدامات شدید، سازمان یافته و هماهنگ شدۀ ایذایی علیه جامعۀ بهائی، که بزرگترین اقلّیت دینی این کشور است، ازدیاد یافت. مدیران منتخب جامعۀ مصیبتزده و مطیع قانون بازداشت، محبوس و شکنجه شدند. از سنۀ 1979 تا کنون، متجاوز از دویست تن از آنان، بدون ادنی جریان مناسب قانونی و بی آن که توجّهی به اجرای عدالت گردد، اعدام شدهاند. اماکن مقدّسۀ بهائی تخریب شد و تشکیلاتی که به ادارۀ امور امریه مشغول بودند غیرقانونی اعلام شدند. قبرستانهای بهائی در معرض هتک حرمت قرار گرفته تخریب شدند. بهائیان از مشاغل خود منفصل شدند و کلّیه محصّلین از حضور در مدارس عالی و دانشگاهها ممنوع و محروم شدند.
مدارک محرمانه از دستگاه داخلی حکومت نیت واقعی قوای بهائی ستیز را برملا میسازد و آن عبارت از تحمیل حرکتهای ایذایی شدید عنصری بر جامعۀ بهائی و اختناق فرهنگی آن است. محرومیت دانشجویان بهائی از حضور در مدارس عالی و دانشگاهها ازاجزاء عمدۀ این تلاش مورد حمایت حکومت برای نابودی فرهنگی جامعۀ بهائی و ممانعت از تحصیلات جوانان و حرکت اجتماعی آنان و جلوگیری از فرهیختگی نسل آتی آنان است.
در سال 1987 اعضاء جامعۀ بهائی ایران، در عکسالعمل به اخراج دانشجویان و مدرّسان بهائی از دانشگاههای ایران، مؤسّسۀ بهائی تحصیلات عالیه (معروف به مؤسّسۀ علمی آزاد) را به وجود آوردند. جامعۀ بهائی ایران تصمیم گرفت با اعانت
[1] تورات، سفر تثنیه، باب 18، آیۀ 9
اساتید، استادیاران سابق و محقّقان و پژوهشگران به تأسیس مؤسّسهای برای تحصیلات عالیه جهت تعلیم و تربیت محصّلین بهائی تأسیس کند.
مؤسّسۀ بهائی تحصیلات عالیه بر مبنای حرکت ایثارگرانه و داوطلبانه تأسیس شد. کلاسها و آموزشگاهها در منازل بهائیان و زیرزمین خانهها دایر گردید. در بسیاری از موارد، مدرّسین و مدیران بدون هیچ اجرو مزدی کار میکردند و دانشجویان برای شرکت در کلاسها از شهری به شهر دیگر سفر میکردند. به مرور زمان، بخش جدید آنلاین به کلاسهای حضوری افزوده شد تا سطح کیفی را ارتقاء بخشد و امکان دسترسی به محیط آموزشی را افزایش دهد. در نتیجۀ این مجهودات، مؤسّسۀ بهائی تحصیلات عالیه توانسته به ارائۀ بیش از هفتصد درس در رشتههای حقوق، فرهنگ و ادبیات فارسی، عربی، علوم کتابخانهای، زبانشناسی و ادبیات انگلیسی، مدیریت بازرگانی و حسابداری، زیستشناسی، شیمی کاربردی، علوم دارویی، علوم کامپیوتر و مهندسی، مهندس عمران، معماری، جامعهشناسی و روانشناسی بپردازد.
مؤسّسۀ بهائی تحصیلات عالیه، تحت شرایط سرکوبگرانه، تمام مساعی خود را به کار برده که به عالیترین موازین علمی پایبند باشد و اقدامات آموزشی خود را در حدّی قابل مقایسه و منطبق با معیارهایی که بهترین دانشگاههای جهان را فعّال و پویا نگه داشته معمول دارد. متقاضیان تحصیل در مؤسّسۀ بهائی تحصیلات عالیه باید، همچون سایر دانشجویان در ایران، مطابق همان معیارهای دقیق و جدّی علمی عمل کنند. آنها باید در امتحان ورودی در سطح کشور قبول شوند، و کلّیه شرایط علمی مؤسّسه را دارا باشند. در نتیجۀ تعهّد مؤسّسه به حفظ مدارج عالی، فارغالتّحصیلان آن در بیش از بیست و پنج دورۀ دانشگاهی بالاتر از دورۀ کارشناسی (یعنی دورههای کارشناسی ارشد و دکترا) در دانشگاههای معتبر خارج از ایران پذیرفته شدهاند.
در سراسر تاریخ کوتاه حیاتش، مؤسّسۀ بهائی تحصیلات عالیه موازین پژوهشی رسالهنویسی را تشویق و حمایت کرده است. هیچ درسی ابداً به ترویج دستور کار سیاسی حزبی نپرداخته است. محتوای کلّیه دروس، مباحث، و تکالیف در محدودۀ شاخصهای کاملاً تثبیت شدۀ بهترین زمینههای نظری و عملی رشتههای علمی مربوطه باقی مانده است. اگرچه مؤسّسۀ بهائی تحصیلات عالیه مؤسّسهای الهام گرفته از تعالیم بهائی است، امّا هرگز ماهیت حوزههای علمیۀ مذهبی را به خود نگرفته است. حرکت معمول مؤسّسه از لحاظ روش و منطق در رهیافت به
تحقیقات پژوهشگرانه کاملاً علمی بوده است. تعهّد به عینیت شیوۀ کارش بوده است.
مؤسّسۀ بهائی تحصیلات عالیه رسالت خود را اینگونه بیان کرده است: “دانشجویان و فارغالتّحصیلان مؤسّسۀ علمی آزاد به نحوی تعلیم خواهند دید که طالب علم و دانش باشند، تحرّی حقیقت نمایند، در پی جمال و عدالت باشند، خواهان علوّ و سموّ روح معاشرت محبّتآمیز گردند، در یادگیری مستقل عمل نمایند، اندیشمندانی خلّاق و حلّال مشکلات باشند، تعاملات پویا بین حقایق علمی و ارزشهای جهانی را مبنای سنجش و ملاک قضاوت خود برای کاربرد هدفمند دانش قرار دهند، نقش تکنولوژی را در نهادن مبانی مادّی مدنیت درک کنند، و از درسهای گذشته در جهت پیشبرد درکی جدید جهت آینده سود جویند.”
این آرمانها و فعالیتهایی هستند که نظام حاکم بر ایران در صدد نابود کردن آن است. عکسالعملی یکپارچه از سوی جامعۀ جهانی اساتید دانشگاهها، مدیران مجامع علمی، دانشجویان و محقّقان میتواند نیرویی اخلاقی را تجسّم بخشد که مانع از خیزش این هجوم بیامان بر بهائیان ایران و علیه آزادی یادگیری گردد که هر انسانی باید، بدون ادنی استثنائی، توان پیگیری آن را داشته باشد.
Leave a Reply