ترجمهای از بیانیۀ
محفل روحانی ملّی بهائیان انگلستان
شماره: جی سی 26319
15 آگست 2011
احبّای الهی در انگلستان و دوستان ایشان ملاحظه نمایند
یاران و دوستان عزیز و محبوب
با وقایع ایّام اخیر در شهرها و خیابانهای انگلستان، محفل روحانی ملّی مایل است با جمیع شما به تأمّل بر این مظاهر دیگری بپردازد که از اختلال در نظم اجتماعی حکایت دارد. صحنههای مشاهده شده برای تعداد بیشماری از نفوس، با هر زمینه و پیشینهای، در هر مقطع سنّی، با هر جنسیت، قومیت یا دیانتی، مایۀ عذاب و رنج و الم گردید. تلفات جانی، جراحات بی حدّ و شمار، بیاعتنایی محض به ارزشهای انسانی، خشونت، سرقت و تخریب اموال و لطمات وارده بر اموال شهروندان سخت تکان دهنده است و این نه فقط از آن جهت است که در کشوری رخ میدهد که عَلَمدار “توسعه” و “مدنیت” تلقّی میشود، بلکه به آن سبب که این اعمال مبیّن انحطاط شرافت و اصالت انسان است؛ شرافت و اصالتی که معرّف انسانیت نوع بشر است و او را قادر میسازد که خود را به عنوان اشرف مخلوقات
ذات الوهیت تعریف و توصیف نماید
آنچه که در شوارع عام شاهد آن هستیم عواقب اقدامات جامعهای است که، فیالحقیقه، حقیقت روحانی خود را مردود شمرده، و این صرفاً یکی از علائم مرض ناشی از آن است. دین دیگر به عنوان قوّۀ مقتدری که هست مشاهده نمیشود؛ بلکه خدایان دروغین و اصنام کاذبی چون مادّهگرایی و مادّیتپرستی، که مدّعی تسخیر قلوب و اذهان ناس گشته، جایگزین آن شده است. امّا، حضرت بهاءالله هشدار میدهند، “اگر سراج دین مستور مانَد، هرج و مرج راه یابد…“[i] بسیاری از علائم دیگر دالّ بر وجود جامعهای بیمار وجود دارد که به بیان حضرت ولی امرالله، “شواهد روزافزون خودپرستی و سوء ظنّ و خوف و تقلّب، اشاعۀ تروریسم و قانونشکنی و شرب مسکرات و جنایت، داشتن عطش مفرط و کوشش حادّ و بیحدّ برای کسب مال و لذّت و شئون ناچیز دنیوی، تضعیف اساس خانواده، اهمال در مراقبت و انضباط اطفال از طرف والدین، استغراق در تجمّلپرستی، نداشتن حسّ مسئولیت در قبال ازدواج و بالنّتیجه ازدیاد طلاق ، انحطاط و انحراف در عالم هنر و موسیقی، ملوّث شدن ادبیات و فساد مطبوعات“[ii] از آن جمله است
وقتی وضعیتی از این قبیل رخ میدهد، جامعه در جستجوی کسی است که بتواند او را مقصّر جلوه دهد و ملامت کند؛ ابداً مایل نیست علّت را بیابد، بلکه بر نشانهها تمرکز میکند. نفوسی که سعی میکنند ظهور حضرت بهاءالله را بشناسند و اصول و تعالیمش را در حیات خویش و جوامع خود به کار ببرند میتوانند از این فرصت برای مبادرت به مکالمات هدفمند روحانی و مذاکرات متمایز معنوی در هر فضای اجتماعی که در آن مشارکتی دارند، به نحوی استفاده نمایند که علّت حقیقی و ریشۀ کابوسی را که بسیاری از شوارع شهرهای ما را دستخوش رُعب و وحشت ساخته روشن شود. ما بهائیان میتوانیم به علّت این ابتلائات واقف شویم. حضرت بهاءالله میفرمایند، “کدام ضيق و تنگی است که ازيد از مراتب مذکوره باشد که اگر نفسی طلب حقّی و يا معرفتی بخواهد نمايد نمی داند نزد کدام رود و از که جويا شود.”[iii]
اگر مایلیم احتیاجات مبرم زمان خود را درک کنیم و بدانیم که علاج شافی وافی را که در آثار مبارکۀ این ظهور صمدانی مندرج است چگونه به کار ببریم، باید به بیتالعدل اعظم روی آوریم که حضرت ولی امرالله آن را اینگونه توصیف میفرمایند، “بیتالعدل اعظم … در آیندۀ ایّام به عنوان آخرین ملجأ و پناه مدنیت متزلزل و پرآشوب محسوب.”[iv]
بیتالعدل اعظم در پیام رضوان سال جاری، با لحنی تشویقآمیز، میفرمایند، “جامعۀ بهائی در سراسر عالم در طیّ چند ماه معدود کمال وقوف را یافت که برای آن که بتواند در کمال یقین و اطمینان دهۀ آینده را شروع کند به چه امری محتاج است” (ترجمه). همچنین اطمینان مجدّد میدهند که فرایندهای سازندهای را که با امر حضرت بهاءالله مرتبط است، “در فوران احساسات، بخصوص از افراد جوان، که از اشتیاقی به مشارکت در رشد و توسعۀ اجتماعی نشأت میگیرد” (ترجمه) میتوانیم مشاهده کنیم. بیتالعدل اعظم در ادامه میفرمایند، “به آحاد مؤمنین به جمال قدم این فضل و موهبت عنایت شده که این اشتیاق، که در کلّیه اقالیم از روح انسانی، بیوقفه و اجتنابناپذیر، غَلَیان مینماید، بتواند در امری که جامعۀ بهائی برای ایجاد ظرفیت و استعداد برای اقدامی مؤثّر در نفوس متنوّع کرۀ ارض به اجرای آن مشغول است، مجال بروز و ظهور یابد.” (ترجمه)
ما باید همچنان مراقب و مصمّم باقی بمانیم؛ بدانیم چگونه و کجا قوای خود را هدایت کنیم، متمرکز بر اصول باشیم، از تمایلات حزبی اجتناب کنیم، در تشریک مساعی سعی کنیم که ممتاز و متمایز گردیم، با جمیع ناس محشور گردیم و آنها را از آن توانایی برخوردار نماییم تا در بهتر ساختن عالم مشارکت داشته باشند و در فرایندهای تحوّل عمیق روحانی و اجتماعی که برای ایجاد مدنیّتی جدید ضروری است، سهیم گردند
اجتماع بشری شاهد تخریب جوامع است. در مقابل آن، حلقههای مطالعه، جلسات دعا، کلاسهای اطفال و فعالیتهای نوجوانان ما، اقداماتی است که جوامع را میسازد و آباد میکند. در این زمان، بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم، مطالعۀ مجدّد کتاب دوم روحی است، که به ما کمک میکند مهارتها و قابلیت خود را برای بیان بینشهای حاصله از آثار مبارکه و مشاهدۀ وقایع عالم در پرتو بیانات مبارکۀ حضرت بهاءالله توسعه بخشیم. مطالعۀ مجدّد کتابهای سوم و دوم بلاتردید برای هر یک از ما، به تنهایی یا در گروهها، کمک خواهد کرد مهارتهای خود را به کار ببریم و با اطمینان بیشتر برای گفتگویی سازنده و متمایز آماده شویم. در این برهۀ خطیر و بینظیر از تاریخ بشری، حضرت عبدالبهاء، مثل اعلای امر بهاء، مولای محبوب ما، به خاطر آید که از خداوند بخواهیم حضرتش را راهنمای فطری ما در مساعی تبلیغی قرار دهد
“طلعت میثاق، بدون ادنی تبعیضی، نسبت به جمیع نفوس – اعم از اولیاء امور، دانشمندان، کارگران، اطفال، والدین، نفوس تبعید شده، فعّالان سیاسی، روحانیون، شکّاکان – محبّت، حکمت، تسلّی و هر آنچه را که مورد نیاز خاصّ بود عنایت فرمودند. طلعت اطهر بدون ادنی مصالحهای در دفاع از حقیقت، امّا با ملایمت و متانتی عظیم، اصول عمومی الهی مرتبط با مقتضیات عصر را بیان فرمودند… در عین آن که به ارتقاء روحانی آنها مبادرت فرمودند، نقص فرضیات و پنداشتههای آنها را بیان کرده، دیدگاههای آنها را در جهتی جدید هدایت فرمودند، بر آگاهی آنها افزودند و قوای آنها را متمرکز ساختند.” (ترجمه)
با تحیّات ابدع ابهی
محفل روحانی ملّی
منشی – پاتریک اومارا
مجموعه اشراقات، ص76
نظم جهانی بهائی، ترجمه و اقتباس هوشمند فتح اعظم، ص138
کتاب ایقان، طبع آلمان، ص21
[iv] پیام 27 مه 1966 مندرج در مجموعه دستخطها، ج1، ص320 (بیان حضرت ولیّ امرالله که در دستخطّ مزبور نقل شده، در توقیع منیع امریکا و صلح اعظم درج است. نگاه کنید به “مجموعه منتخباتی از توقیعات حضرت ولی امرالله بهمراه پیام رضوان 2003″، ص63 که میفرمایند، “بیتالعدل اعظم الهی، یعنی آخرین ملجأ و پناه تمدّنی رو به زوال.“
مبیتالعدل اعظم الهی، یعنی آخرین ملجأ و پناه تمدّنی رو به زوال.“
2011/09/21 09:50
I have eaxclty what info I want. Check, please. Wait, it’s free? Awesome!
2011/09/25 18:32
r6yosT bhrtogojoltr