ویژهنامه بهائیان در ایران
ابراهیم مهتری : واژه «بهائی» ذهن نسل مرا بلافاصله متوجه آموزههای جمهوری اسلامی در مدارس میکند، وقتی که آموزگار معارف اسلامی به ما میآموخت: «خون یک بهایی ر ا نه تنها میتوان براحتی ریخت، بلکه ثواب هم دارد.»
خود بیاد دارم که در سیزده سالگی به سخنان معلمی از این تبار گوش میدادم که بجدِ تمام توصیه میکرد: «هر جا یک بهایی را شناسایی کردید، او را بکشید؛ اما فرار کنید چون ممکن است که در شناسنامه مسلمان باشد!»
در کتابهای دیگر درسی بویژه تاریخ بهائیت چنین تعریف میشد: «یک فرقه گمراه دست ساز انگلستان که بنیانگذارش توسط یکی از نوادر چهرههای خوشنام تاریخ معاصر ایران
خود بیاد دارم که در سیزده سالگی به سخنان معلمی از این تبار گوش میدادم که بجدِ تمام توصیه میکرد: «هر جا یک بهایی را شناسایی کردید، او را بکشید؛ اما فرار کنید چون ممکن است که در شناسنامه مسلمان باشد!»
در کتابهای دیگر درسی بویژه تاریخ بهائیت چنین تعریف میشد: «یک فرقه گمراه دست ساز انگلستان که بنیانگذارش توسط یکی از نوادر چهرههای خوشنام تاریخ معاصر ایران
یعنی میرزا تقی خان امیرکبیر، تیرباران شد.»
مجموعه این القائات به شکل گیری باوری میانجامید که بهائیان را افرادی منحرف، غیر اخلاقی، سودجو و مرموز ارزبابی میکند که هیچ گونه حد و مرزی برای روابط اجتماعی – اخلاقی خویش قائل نیستند.
شاید بسیاری مانند من هنگام برخورد بایک «بهائی» از اندیشه خود پرده گرفته و در باره آن پرسیدهاند. پرسش هائی که من بایک دختر جوان بهائی مطرح کردم و پاسخهای حیرت او را شنیدم.
از زبان این دختر بهائی که به همین جرم از دانشگاه اخراج شده بود، شنیدم که دنیای ذهنی یک بهائی ایرانی بر سه پایه استوار است:
– عشق به ایران
– اعتقاد به مذهبی که دومین دینی است که زادگاهش ایران است
– پایبندیهای محکم اخلاقی
مجموعه دیدارهای دوستانهام با نسرین ستوده که وکالت تعدادی از بهائیان را برداشت، بر دانستههایم افزود و مرا با ظلم هائی که بر صاحبان ابن اعتقاد رفته و میرود آشنا کرد.
قدم بعدی تحقیق و مطالعه بیشتر برای یافتن واقعیت بود و مجموعه حاضر ادامه همین تلاش نسل من است: طرح بحث از جانب صاجبنظران گوناگون تا بر یکی از تاریکخانههای تاریخ معاصر پرتو بیشتری افکنده شود و بهائی و بهائیت را از ظلمات ساخته و برساخته دیانت – سیاست به آفتاب واقعیت بیاورد
مجموعه این القائات به شکل گیری باوری میانجامید که بهائیان را افرادی منحرف، غیر اخلاقی، سودجو و مرموز ارزبابی میکند که هیچ گونه حد و مرزی برای روابط اجتماعی – اخلاقی خویش قائل نیستند.
شاید بسیاری مانند من هنگام برخورد بایک «بهائی» از اندیشه خود پرده گرفته و در باره آن پرسیدهاند. پرسش هائی که من بایک دختر جوان بهائی مطرح کردم و پاسخهای حیرت او را شنیدم.
از زبان این دختر بهائی که به همین جرم از دانشگاه اخراج شده بود، شنیدم که دنیای ذهنی یک بهائی ایرانی بر سه پایه استوار است:
– عشق به ایران
– اعتقاد به مذهبی که دومین دینی است که زادگاهش ایران است
– پایبندیهای محکم اخلاقی
مجموعه دیدارهای دوستانهام با نسرین ستوده که وکالت تعدادی از بهائیان را برداشت، بر دانستههایم افزود و مرا با ظلم هائی که بر صاحبان ابن اعتقاد رفته و میرود آشنا کرد.
قدم بعدی تحقیق و مطالعه بیشتر برای یافتن واقعیت بود و مجموعه حاضر ادامه همین تلاش نسل من است: طرح بحث از جانب صاجبنظران گوناگون تا بر یکی از تاریکخانههای تاریخ معاصر پرتو بیشتری افکنده شود و بهائی و بهائیت را از ظلمات ساخته و برساخته دیانت – سیاست به آفتاب واقعیت بیاورد
http://www.sobh-emrooz.com/category/baha_special: منبع
Leave a Reply