سه بانوی دلاور که برای تساوی حقوق زنان در ایران جنگیدند- گرچه ایران هنوز در حقوق زنان بسیار عقب است

, , Leave a comment

منبع: nytlive.nytimes.com

چآپ انگلیسی بتاریخ 23 جون 2015

نویسنده: نینا انصاری (1)

ترجمه: بهائیان در آئینه مطبوعات

rimg03442

 جلاد یکی از سه بانو را با دستمال ابریشمی وی خفه کرد و دو بانوی دیگر اساتید ماهری در نویسندگی هستند.

بیش از صدها سال است که  ندای دائمی آزادی زنان درایران بلند است. دوهزار و پانصد سال قبل درایران باستان زنان در شرایطی آزاد تر از ایران امروزه بودند. جنبشهای مردمی آزادی زنان همواره با پستی و بلندی های فراوان همراه بوده:  بنظر میرسد که پیشرفت های روشنفکرانه هنگامی به ثمر مینشیند که از پشتیبانی محکم سیاسی، مذهبی، ویا نیروهای اجتماعی بطور مشتاقانه و یکنواخت برخوردار گردد.

دانستن اینکه زنان در دهه ها و یا حتی در قرنهاهای پیشین در کشمکش و تقلائی بودند که زنان امروزه هم بدان گرفتارند الهام بخش پر توان جنبش های امروزه در حقوق زنان میگردد. آنچه در زیر آمده نمونه ای از زنانی میباشد که  ندای استقامت و شهامت ایشان برای آزادی هنوز در ایران امروز طنین انداز است:

مصمم و مبارز- قرة العین ملقب به طاهره ( 1817- 1852)

اولین بانوئی که برای حق تساوی زنان در ایران شهید شد، روح انقلابی وی را می توان براحتی در آخرین جملاتی فراموش نشدنیش قبل از اینکه با دستمالی ابریشمی خفه شود یافت که گفت «تو میتوانی مرا بسرعتی که مایلی بکشی ولی قادر نخواهی بود که جلوی آزادی زنان را بگیری».

وی دانشمندی درالهیات دیانت بابی و یکی ازاولین  فعّالین متعرض بر علیه بی عدالتی جامعه در حقوق زنان ایران بود. عطش یافتن حقیقت از دوران ابتدائی حیات وی هنگامیکه دروس الهیات، حقوق و ادبیات می آموخت شروع گردید. پدر وی از طبقه علما بود و گرچه خانواده وی از مذهبیون محافظه کار بود ولی بوی اجازه داده شد که از پشت پرده در منزل خویش در کلاسهای پدرش حاضر شود و سئوالات مربوطه را هر هنگام که به ذهنش میرسید بپرسد. بعد از ازدواج با پسر عموی خویش در سن 14 سالگی عازم کربلای عراق  گردید و به آموختن دروس شیخ احمد احسائی فیلسوف و متفکر امور مذهبی و جانشین وی سیّد کاظم رشتی مشغول گردید.

سّید کاظم رشتی و شاگردانش از جمله قرة العین معتقد به ظهور قائم موعود بودند و در سال 1844 میلادی سّید محّمد شیرازی ادعا نمود که همان قائم موعود و یا «باب» است. قرة العین جزو اولین گروه هجده نفری مومن به  باب بود و باب وی را از اولین حواریون خویش محسوب داشت. انشعاباتی درگروه مذهبی  جدید بوجود آمد. بعضی از اعضاء گروه وفادار به قانون شریعت اسلامی ماندند و بعضی دیگر منجمله «باب» اساساً از اسلام جدا شده و تساوی حقوق همگان را به اعتقادات خویش ملحق نمودند. بدون هیچ شکی قرة العین متعلق به این گروه است. در جلسات خطابه ای که هم مردان و هم زنان در آن شرکت مینمودند نظرات خویش را بیان مینمود که علت بر انگیختن خشم منتقدینی شد که وی را به بی بند و باری متهم می کردند. حضرت باب بدفاع برخاست و وی را ملقب به «طاهره» [یعنی پاک] نمود که بعدها نیز به همین نام هم شهرت یافت.

در جلسه ای در سال 1848 در حمایت از دیانت جدید بابی که پشتیانی از تساوی حقوق زنان مینمود، طاهره بدون حجاب در میان جمع ظاهر شد که باعث استیحاش بسیاری که در آن جلسه بودند گردید. مدتی زیادی نکشید که قوای دولتی نهضت بابی را درهم شکست و حضرت باب را تیرباران نمود. در همان اوقات طاهره حبس خانگی شد و درسال 1852 بقتل رسید.

در میان مومنین به دیانت بهائی، دیانتی که بعد از شهادت طاهره از دیانت باب نضج گرفت، ایشان مورد احترام فراوانی هستند و ازو بعنوان شخصیتی روحانی، شهید دیانت بابی و آزادی زنان یاد میکنند.

خاری که هدفش زنان بود- بی بی خانم استر آبادی ( 1858- 1921)

یکی از پیشگامان اولیه جنبش زنان در ایران، بی بی خانم استر آبادی یکی از اولین نفوسی بود که ناچیز شمردن  مقام بانوان را آنطوری که از تفسیر قرآن بیان شده زیر سئوال برد و میپرسید « آیا این فرمان خدای رحیم است؟»

بعضی از اوقات کلمات قدرتمند اعتراضیه در قالب مزاح و بذله گوئی نیش داربیان شده. کتاب بی بی خانم استرآبادی، «معایب رجال»، را یقیناً میتوان از جمله چنین نداهای طغیانگری محسوب داشت. کتابش در جواب نکوهشگرانه کتابی بدون نام نویسنده بعنوان «تأدیب النسوان» است که شایع بود بوسیله یکی از شاهزاده گان دربار قاجار نوشته شده که  «باید باندازه شدیدی از همسرش هراسناک بوده که شهامت نوشتن نام خویش را بعنوان نویسنده کتاب نداشته». کتاب استرآبادی جوابی طنزآلود و نافذ که خودش آنرا «دلائل چرند» در «تأدیب النسوان» در باره «خوش خدمتی چون بردگان» زنان ذکر نموده نوشته. مهمترین نکات پیشنهادی کتاب شاهزاده  در زیر آمده:
1. زن مانند طفلی است که باید بوسیله مردی تربیت شود.
2. طریق نجات زن مشروط به اطاعت محضه از شوهر خویش است.
3. وظیفه زن ایجاد شرایطی مناسبی در منزل است که باعث آرامش خاطر شوهرش باشد.
4. هدف از زناشوئی تمکین زن در تمام اوقات در ارضای تمایل های جنسی شوهرش میباشد.
5. بجز در بستر، زن باید همواره کمرو و خجالتی باشد.
6. در هنگام تناول غذا زن نباید حرف بزند.

حال آیا این شاهزاده «ناشناس» اجازه میدهد که زنان در بستر صحبت کنند؟ جواب بی بی خانم به این حکم مسخره در زیر آمده:

«وقتی که به صفحات این کتاب مراجعه کردم ….. در یافتم که نویسنده مطالبی غیر منطقی و غیر واقعی گزنده تر از خار اظهار داشته که هدفش زنان بوده. این کتاب نظرم را جلب نکرد و بکناری انداختمش…. و در جواب این مرد شیطان صفت کتابی نوشتم که مردان بدانند در میان زنان هستند کسانی با مقام و خصلت بالا که قدرت بیانشان با فصاحت عجین گشته است.

در درجه اول ایشان باید معایب خویش را برطرف نمایند و بعداً به ما پند و اندرز دهند….. وی خویش را «غربی» و «متمدن» محسوب کرده ولی در حقیقت «نیمه متمدن» هم نیست.

در کتاب خویش، استرآبادی، روحانی محترم، ملا باقر مجلسی را در باره تصمیمی که بعضی از قسمت های قرآن را از ترس اینکه ذهن زنان را مسموم کند باید حذف شود مورد نکوهش قرار میدهد.

«این عالم بزرگ اسلام حتی تعالیم قرآن برای دختران را مانند داستان عاشقانه یوسف و زلیخا سانسور نموده  …..»

شخصیت بزرگ جنبش اولیه آزادی زنان، بی بی خانم استرآبادی مدرسه ای بنام «مدرسه دوشیزگان» در سال 1907 تأسیس نمود. تحصیلاتی رسمی برای دختران با کلاس های قرائت، نویسند گی ( انشاء)، ریاضیات، تاریخ، قانون، شرعیات، جغرافی و آشپزی را در منزل خویش شروع نمود. پیرو سر سخت آموزش همگانی برای دوشیزگان، استرآبادی مقالات متعددی در باره هدف و عقاید خویش منتشر نمود که مورد اقبال تعداد معدودی از متفکرین پیشرو آن زمان قرار گرفت.

طلوعی تازه – شهلا شرکت ( 1956- در قید حیات)

«بسایر مهارت لازم است تا مسائلی که تابو هستند را مورد بحث قرار داد…… روزنامه نگاری در کشورهائی مانند کشور ما- جائیکه …. نظام تصور میکند که اگر چیزی گفته شود تمامی نظام در هم فرو میریزد- هنر بند بازی است.»– از شهلا شرکت، روزنامه نگار برنده جوائز و بنیان گذار و سردبیر مجله مخصوص بانوان بنام  زنان.

مجله «زنان» که بلافاصله در گروه «مجله ادبی پیشرفته فرهنگی با هدف اشکار حمایت از زنان» قرار گرفت  در فوریه سال 1992 به همت شهلا شرکت منتشر شد. در طول دورانی که منتشر میشد شهلا شرکت با گروه معدودی که اکثریت بانوان همکار خویش بودند با شرایطی ساده و خستگی ناپذیر به افشاء کردن بیدادگری رژیم حکومت اسلامی اقدام کردند. شجاعانه و متعهد در باره حقوق زنان اعم از مذهبی و غیر مذهبی، مجله زنان از همان ابتدای شروع بکار به خوانندگانش مقالاتی قاطع و برنده عرضه نمود و قاطعانه با حاکمیت  روحانیون و تحت کنترل مردان مقابله نمود.

مجله «زنان» همچنین مقالاتی از نویسندگانی غربی که مطالبی در باره حمایت از زنان داشت منتشر مینمود که از آن میان میتوان از «ویرجینیا وولف» (Virginia Woolf)، نویسنده انگلیسی طرفدار حقوق زنان و «سیمون دو بوویه»  (Simone de Beauvoir)، نویسنده و طرفدار حقوق زنان  و نویسنده امریکائی افریقائی تبار «آلیس واکر» (Alice Walker) را نام برد.

نظرات منصفانه و بردبارانه شهلا شرکت همانطوریکه در مجله بدیعش هم منعکس شده است بسیار محتمل است که کاملاً از زندگی خصوصی وی سرچشمه گرفته باشد. شهلا در شهر اصفهان در سال 1956 در خانواده ای معتقد بدنیا آمد. پدرش کارمند دولت و مادرش زنی خانه دار ومعتقد بود ولی تربیت وی مانند دیگر خانواده های سنتی مذهبی نبود. اگر چه والدین وی اعتقادات مذهبی داشتند ولی با تربیت وی در محیطی غیر مذهبی مشکلی نداشتند و این زمینه مناسبی برای شکل گیری نظریات دخترشان گردید.

در سال 2004 شهلا شرکت مفتخر به دریافت جایزه «شهامت در روزنامه نگاری» (The Courage in Journalism Award) از طرف «بنیان بین المللی زنان روزنامه نگار» (International Women’s Media   Foundation) برای کارهای «پر چالش و خطرناک» ( روزنامه نگاری) و مجدداً در سال 2005 به دریافت جایزه «لویس ام. لیون» (Louis M. Lyon Award) برای وجدان آگاه و صداقت از «بنیاد نیمن برای روزنامه نگاری دانشگاه هارواد» (Neiman Foundation for Journalism at Harvard Unversity) گردید.

 

یادداشت ها

(1)  این مقاله را خانم نینا انصاری در نیویورک تایمز (New York Time) جهت معرفی کتاب خویش در تاریخ 23 جون 2015 منتشر نموده اند . کتاب ایشان تحت عنوان (Jewels of  Allah: The Untold Story of Women in Iran) که قرار است در تاریخ 26 جون 2015 منتشر شود. ترجمه این مقاله برای وب سایت ایران پرس واچ انجام گرفته است.

 

Leave a Reply