منبع: www.noghtenazar.org
16 جولای 2105
نوشته دکتر نازیلا قانع (1)
در دهکده ای در شمال غربی ایران خانواده ای به علت آتش گرفتن محل سکونت خویش از خواب بیدار می شوند.
چند روز قبل این خانواده، مغازه ای را که در طبقه تحتانی محل سکونت خویش داشتند به خانمی اجاره دادند که این خانم امیدوار بود بتواند با فروش وسائل و لوازم بهداشتی زندگی محقرانۀ خویش را ادامه دهد.
پلیس محلّی وی را اگر نتواند مجوز کسب تهیّه نماید به بستن مغازه اش تهدید کرده بود، ولی علیرغم پرداخت تمام مخارج لازمه درخواست مجوز کسب وی پی در پی رد شد. برای دریافتن علّت ندادن مجوز یکی از مقامات رسمی به وی گفته بود که خود این خانم دلیلش را می داند: «به دلیل این که ایشان در مغازه خویش دیانت بهائی را تبلیغ می کند.»
زمانی که وی اصرار در گرفتن مجوز کسب نموده بود، یکی دیگر از مسؤولین به وی محرمانه گفت که خط مشی دولت مربوط به اعتقادات مذهبی وی می شود که در خواست مجوز کسب به وی داده نمی شود و نمی تواند درآمدی از کسب داشته باشد. زمانی که این خانم به کسب خویش ادامه داد، مغازۀ وی را به آتش کشیدند و اگر خانواده ای که در طبقۀ فوقانی خوابیده بموقع بیدار نشده بودند به احتمال بسیار زیاد از این مهلکه جان سالم بدر نمی بردند.
حال همان طوری که جوامع بین المللی مجدداً خود را در معاملات با ایران درگیر می نمایند و تجارت و روابط سیاسی بزودی برقرار خواهد گردید، مردم ایران برای دورۀ جدیدی از گشایش از مشکلات خود را آماده می نمایند. در این میان سیصد و پنجاه هزار بهائیان هستند که بسیار امیدوارند که نه تنها در این امکانات شریک گردند بلکه بتوانند همکاری و کمکی در پیشرفت سرزمین آبا و اجدادی خویش بنمایند.
در گذشته تعداد بهائیان در گذشته بسیار بالا بوده ولی متأسفانه ستم و ظلم بسیار آنان را مجبور نمود در سرزمین های دیگر توطن گیرند. بهائیان بر اساس تعالیمِ (حضرت) بَهاءُالله، نجیب زاده ای در قرن نوزدهم که معتقدند ایشان مؤسّس دیانتی جدید هستند، زندگی می نمایند.
نویسندۀ اسپانیائی رافانل سرّاتو (Rafael Cerrato) می گوید: «بر اساس اظهار بسیاری از محققین جامعۀ ایران و تاریخ آن کشور، بهائیان در عرض صد و پنجاه سال ثابت نموده اند که نیروی اجتماعی و معنوی قابل توجّهی هستند که قادرند کشور را به سوی دموکراسی و مدرن شدن سوق دهند و ایران بنفسه مهدِ تمدن بسیار مهمی در تاریخ عالم انسانی است.»
امروزه قابلیت و استعداد بهائیان در کمک به رشد جامعه اعمّ از اقتصادی و فرهنگی شدیداً تحت فشار و محدودیّت است.
خط مشی دولت درباره اینکه اجازه ندهند که خانم مورد ذکر به کسب کوچکی مشغول گردد از یکی از دو بخشنامۀ محرمانه سرچشمه می گیرد. بخشنامه ای دولتی مورّخ 1991 میلادی که به امضای رهبر جمهوری اسلامی رسیده شامل دستورات متعددی در بارۀ «مسئلۀ بهائیان» می شود، از جمله «اگر خود را بهائی معرّفی کردند از استخدامشان باید جلوگیری نمود.»
در سال 2007 یکی دیگر از سازمان های دولتی حکومت ایران طیّ بخشنامه ای به فرمانده های پلیس دستور داده که از مشارکت بهائیان در مشاغل متعدد از جمله ساعت سازی، تعلیم خیاطی، بستنی فروشی درمیان بسیاری از مشاغل دیگر ممانعت به عمل بیاورند.
به عنوان مثال اگر شهروندان انگلیسی برای تجارت و یا گردشگری به ایران سفر کنند یک شخص بهائی که از نظر قوانین مذهبی (اسلامی) «نجس» محسوب می شود اجازه ندارد که به ایشان دسته گلی بفروشد!
علیرغم بیانات صریح رئیس جمهور ایران (آقای) روحانی در بهتر نمودن حقوق بشر شهروندان، سازمان های بین المللی مورد قبول مانند «نشریۀ ادواری جهانی سازمان ملل متحد» (United Nations Universal Periodic reveiw) بوضوح نشان داده که در مورد حقوق بشر، دولت ایران در اجرای تعهّدات خویش شدیداً قصور ورزیده.
در مورد بهائیان این چنین به نظر می رسد که اوضاع آنان با دستگیری های بیشتر و حملات مجدد و تازه به اماکن شخصی، تجاری و اماکن جامعۀ بهائی رو به وخامت گذاشته.
بسیاری از تجّار و سیاستمداران تشخیص داده اند که ایران سرزمینی است با امکانات فراوان. ایران دارای منابع غنی طبیعی بسیاری می باشد ولی بهائیان معتقدند که بهترین سرمایۀ این کشور نیروی انسانی گوناگون و مختلف آن است.
بهائیان ایران می توانند قسمتی از این استعدادها و امکانات باشند ولی دولت از مشارکت ایشان در همکاری و کمک برای توسعۀ سرزمین مادری خویش ممانعت می نماید.
عالم تجارت شاید نتواند حقوق بشر را نقطۀ مرکز توجّه اصلی خویش قرار دهد، ولی دنیای به هم پیوستۀ امروزی تشخیص بیشتر این نکته را داده است که نقض حقوق بشر، کامیابی و موفقیت را که از رعایت حقوق انسانی حاصل می گردد در جامعۀ وسیع تر تولید نمی کند.
همان طوری که یکی دیگر از نویسنده گان توجه نموده: «حقوق اقلّیت پیش آهنگ تمام حقوق است. زمانی که اعضاء گروه بخصوصی حقوقشان پایمال شود، تمام حقوق ها پایمال شده… رمز پیشرفت جامعه و اقتصاد در شکوفا نمودن استعداد و قابلیت انسان ها است.»
تعدادی از ایرانیان در میان جامعۀ بهائی اروپا تجّار موفقی هستند که سالیان قبل کشورشان را ترک کرده و به ایجاد شغل مناسب اقدام نمود و مالیات خویش را در منچستر و مادرید ولی نه در مشهد مرتباً می پردازند. ایشان استعداد و قابلیت خویش را تشخیص داده اند ولی نه به نفع سرزمینی که در آن متولد شدند.
در حالی که دنیا امیدوارانه به سوی روابط خوش بینانه تری با ایران در حرکت است داستان بهائیان ایران جامعۀ بین المللی را خاطر نشان می سازد که ایران در تعهّد خویش در رعایت حقوق بسیاری از شهروندانش بخصوص گروه های اقلیت کوتاهی کرده است.
شاید رفتار با این جامعۀ مذهبی صلح جو آزمایشی مناسب است که نشان دهد ایران تا چه حدّ حاضر است حقوق اساسی بسیاری از مردمانش را فراهم کند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زیر نوشته ها:
1. این مقاله ترجمه ای است که اصلش به زبان انگلیسی است و می توان در وب سایت زیر پیدا نمود: www.ibtimes.co.uk
Leave a Reply