آیا از نظر اخلاقی تجارت با حکومت خودکامه ایران درست است؟

, , Leave a comment

ماخذ: www.newsweek.com

نویسندگان: موژان مؤمن و جیسون پَک (Moojan Momen and Jason Pack)

ترجمه: بهائیان در آئینه مطبوعات

0415irantrade01

ملاقات نخست وزیر بریتانیا، دیوید کمرون و رئیس جمهور ایران، حسن روحانی در تاریخ 24 سپتامبر 2014 در حاشیه جلسه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک. همانند بسیاری دیگر از رهبران کشورهای غربی (آقای) کمرون رهبری فعالیت های برقراری مبادلات تجاری کشورش را با ایران بر عهده گرفته است. نویسندگان این مقاله به بسط این مطلب میپردازند که ادعای مفید بودن سرمایه گذاری اقتصادی در ایران برای ملت ایران باید با مصائب جامعه ستمدیده بهائیان سنجیده شود. تیموتی ا. کلاری/ رویترز(TIMOTHY A. CLARY REUTERS)

در ماه جولای امسال شرکت هواپیمائی بریتیش ارویز (British Airways) مجدداً با شش پرواز هفتگی مستقیم از لندن به طهران آغاز به کار خواهد کرد. مسافری که در قسمت درجه یک هواپیما نشسته باشد شاهد خواهد بود که بسیاری از مدیران عالیرتبه [شرکت های غربی] هم برای برقراری مبادلات اقتصادی دوجانبه و یا برای فروش تکنولوژی های ممتاز خویش به تنها بازار پر منفعت و دست نخورده  باقی مانده امروز عازم طهرانند.

همین هفته نوبت رئیس جمهور ایتالیا، ماتِه او رنزی (Matteo Renzi) بود که دویست نفر از رهبران تجاری [کشور را] به ایران برد. دولت ایتالیا با گشایش خط اعتباری پنج میلیارد یورویی شرایط را برای این مأموریت تجاری آماده کرده است.

به همین منوال با اعتماد به حمایت مالی دولت ، شرکت عظیم امریکائی هواپیما سازی بوئینگ (Boeing) به امید اینکه بتواند بزرگترین قرارداد دهه را بدست آورد با ایران وارد مذاکره شد.

این فعالیت های شتابزده از پایان مذاکرات چند جانبه غرب با ایران درمورد اختلافات طولانی مدتشان بر سربرنامه هسته ای ایران که نهایتا در تاریخ دوم آپریل 2015 مورد توافق و تصویب قرار گرفته شد آغاز گردید که بر اثر این توافق در تاریخ 16 ژانویه 2016 تحریم ها علیه ایران برداشته شد.

کشور ایران داری منابع عظیم نفتی و ذخایر زیر زمینیی است که می تواند منجر به رشد سریع بازارش شود. این در حالی است که اقتصاد دیگر بازارهای جهان رو به رکود میرود.

وضعیت ایران

ولی معاملات اقتصادی در ایران از نظر اخلاقی سئوالاتی را در ذهن متبادر میکند. فعالان اقتصادی امروزه مایلند که  نشان دهند علاوه بر بهره مندی و سود آوری اقداماتشان  به بهتر شدن جامعه هم کمک می کند. بسیاری از روی اجبار سعی میکنند که نشان دهند که حافظ محیط زیست و معتقد به برابری حقوق همگانی اند، به تنوع قومی احترام می گذارند، نوعدوستند و هم چنین به امور اخلاقی مقیدند.

این سوالات به قدری برای اعتبار کالاها و تصورعمومی ازمارک های تجاری حیاتی هستند که اخلاق کسب و کار و مسئولیت اجتماعی شرکتها (CSR) مبدل به رشته های رو به رشدی شدند که میلیادرها [دلار] برای شرکتهای جهانی ارزش و اعتبار کسب می کنند.

مردم سئوالاتی مشکل مطرح میکنند، مانند آیا برنامه های تجارتی شما اثری منفی بر محیط زیست دارد؟  آیا مدیران شما همیشه با صداقت و با امانتند؟ آیا منصفند؟ آیا عادلند؟ آیا از کسانی که با ایشان کارمیکنند و یا محصولات و خدماتشان را میخرند و یا حتی از آنانی که نظری مثبت به امور تجاری ایشان دارند مواظبت میشود؟

حال بنظر میرسد که باید سئوالی دیگر به این فهرست افزود و از این بازرگانان پرسید که آیا روابط اقتصادی شما با ایران از نقض حقوق بشر دولت ایران حمایت میکند و یا سعی دارد که  تمامی مردم جامعه ایران را بیشتر صاحب اختیار و قدرت کند؟

بسیاری ایران را به نقض حقوق بشر متهم میکنند و حتی اقدامتشان را جنایت بر علیه بشریت شمرده و بعنوان یکی از فاسد ترین جوامع دنیای امروز محسوب میدارند. آنها دولت ایران را به کشتارهای دسته جمعی، از بین بردن فرهنگ و قوم های مختلف، شکنجه و آزار زنان، روزنامه نگاران، وکیلان واقلیت های مذهبی متهم میکنند.

در شاخص آزادی، منتشر شده توسط خانه آزادی (ّFreedom House) در مواضیع مختلفه آزادی های جامعه ، حقوق سیاسی، آزادی مطبوعات و آزادی های اینترنت، ایران در دو گروه آخر جدول جای دارد و در شاخص شفافیت فساد بین المللی (Transparency International’s Corruption Percepation  Index) در یک چهارم پایین جدول قرار دارد.

در طی سی سال اخیر مجمع عمومی سازمان ملل، دبیر کل سازمان ملل، شورای حقوق بشر، سازمان بین المللی کار و گزارشگران ویژه سازمان ملل  نگرانی جدی و عمیق خود را مرتبا در مورد تکرار و ادامه نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران و  گزارش هایی از ستم و تبعیض هدفمند نسبت به گروهای اقلیت ابراز داشته اند. حکومت ها و سازمان هایی نظیر سازمان عفو بین الملل (Amensty International) و  دیده بان حقوق بشر (Huamn Rights watch) دلواپسی جدی خویش را اظهار کرده اند. به گزارش بانک جهانی (World Bank) ایران جزو سه کشوریست که بدترین وضعیت رعایت حقوق قانونی زنان را داراست.

علاوه بر کارنامه نقض حقوق بشر ایران، چالش های دیگر اخلاقی را نیز در مورد معامله اقتصادی با ایران باید در نظر داشت. بنظر بسیاری از محققین، حکومت ایران، حکومتی است که  نظرش به منافع شخصی نفوسی معطوف است که در مقام قدرت قرار دارند که آنان دو گروه غیر منتخب میباشند: یکی طبقه علما و دیگری سپاه پاسدارن انقلاب.

گروه اول توسط آیت الله خامنه ای رهبری می شود که قانون اساسی قدرت مطلقه در اختیارش گذاشته است.

علیرغم زندگی بظاهر زاهدانه اش، خامنه ای امپراطوری اقتصادی وسیعی را با سرپوشی از بنیادهای خیریه تحت کنترل دارد. خبرگزاری رویترز (Reuters) تخمین زده که این بنیاد حدود 95 بیلیون دلار سرمایه دارد که بسیار بیشتر از ثروت تخمینی شاه سابق ایران است که به اصراف و ولخرجی بدنام شده بود.

سپاه پاسداران انقلاب نیز دارای شرکت های مختلفی است که بدون هیچ رقابتی قرارداد های دولتی را تحت سلطه خویش میگیرد.  به گزارش سازمان راند (RAND Corporation) سپاه مذکور رابطه بسیار تنگاتنگی با دو موسسه خیریه عظیم دارد و یا آنها را کنترل می کند، موسسات خیریه ای که صاحب صدها شرکت اند و این شرکت ها از معافیتهای مالیاتی و عدم نظارت دولتی نفع می برند.

خصوصی سازی ساختگی باعث شده که بسیاری از اموال دولت به افرادی تعلق گیرد که از بستگان مقامات بلند رتبه حکومت اند. بین  ۶۰ تا ۸۰ در صد اقتصاد مملکت مستقیما توسط دولت و یا افراد و نهادهایی که روابط بسیار نزدیکی با دولت دارند اداره می شود.

در چنین شرایطی باید این سئوال را مطرح نمود که ”آیا بدون اینکه موقعیت این نهاد های فاسد و مفسد را در این کشور محکم کرد و یا بدون کار با آنها امکان دارد با ایران به تجارت مشغول شد؟

خطرات روابط اقتصادی با حکومتی خودکامه

تجارت با ایران به نحوی آشکار برای آنانیکه به اصول اخلاقی معتقدند مساله آمیز خواهد بود. تاریخ در قضاوتش آنانی را که با حکومت های ناقض حقوق بشر همکاری می کنند نمی بخشد.

بعنوان مثال میتوان به شرکت های تجاریی که به حکومت نازی آلمان کمک نمودند اشاره نمود. به بیگاری کشیدن زندانیان و عرضه به اردوگاههای کار اجباری سودهای کلانی برای این شرکتها با ارمغان آورد — شرکت های آلمانی مانند زیمنس (Siemens)، بایر (Bayer) و فولکس واگن (Volkswagen)؛ و شرکت های امریکائی مانند کُداک (Kodak)، فورد (Ford) و نفت استاندارد (Standard Oil)، و ای بی ام (IBM) و شرکت های اروپائی مانند نسئله (Nestle)، کابل و بی سیم (Cable and Wireless) .

شرکت هائی که از حکومت نژاد پرست آفریقای جنوبی حمایت کردند مانند چیس منهتن (Chase Manhattan)، بارکلی (Barclays)، و پولاروید (Polaroid) از عدم سرمایه گذاری، تحریم و محرومیت هایی که توسط کارزار های مختلف جوامع مدنی در اروپا، امریکای شمالی و نقاط دیگر بر پا گردید صدمات فراوان دیدند. برای اعتراض به نژاد پرستی گروه بسیاری از مردم و شرکت ها و سازمان ها در بریتانیا و ایالات متحده امریکا حساب های خود در بانک های بار کلی و چیس منهتن را بستند و دیگر حاضر به سرمایه گذاری در این بانک ها نشدند. شرکت هائی مانند شِل (Shell) و پولاروید (Polairod) هنوز از تصویر منفی روابطشان با دولت افریقای جنوبی که به سی سال قبل بازمی گردد آسیب می بینند.

اخیرا شرکت هائی که متهم به پرداخت رشوه در کشور چین شده اند و یا دانشگاه هائی که متهم به قبول کمک مالی از کشورهائی که اصول اخلاقی را زیر پا گذاشته هستند از ضرر های مالی صدمه دیده و از اعتبارشان در جامعه کاسته می شود.

در ایران چه میتوان کرد؟

شرکت هائی که تمایل به برقراری روابط تجاری با کشورهائی که سابقه نقض حقوق بشر دارند وقتی در این مورد به چالش کشیده میشوند غالبا دلیل می آورند که میتوانند تغیرات مثبتی در روش دولت حاکمه بوجود آورند. این بیان بدون شک صحیح است بشرطی که بتوانند مستمرا پایبند اصول اخلاقی خویش بوده و آنها را دائماً اجرا نمایند و از تبانی و همکاری در رفتارهای تبعیض آمیز[دولت] پرهیز کنند.

گزارش های مختلفه سازمان ملل و دیگر سازمان ها که قبلاً ذکر گردیده متفق القول است که اقلیتی که در ایران از تمامی گروهای دیگر مورد ستم بیشتر قرار گرفته اند، اعضاء جامعه بهائی ایران میباشد. بهائیان ایران از همان روزهای اول انقلاب اسلامی تا به امروز متحمل صدمات و آزارهای بسیاری شدند که تعمدی، سازمان یافته و حساب شده که با کمک و با حمایت دولت همراه بوده است.

با داشتن پیروانی بیش از دو برابر تعداد جمعیت جوامع مسیحی ،کلیمی و زردشتی، بهائیان بزرگترین اقلیت مذهبی غیر مسلمان در ایران میباشند. بسیار بجاست که شرایط زندگی و اقتصادی آنان را که دائما از محرومیت برخوردار گردیده، بعنوان یکی از وخیم ترین تجاوز های حقوق بشر توسط رهبران ایران مورد بررسی قرار داد.

زنان، کلیمیان، مسیحیان و زردشتیان هم بنحوی مورد تبعیضات فراوان قرار گرفته اند و در حقیقت بعنوان شهروند درجه دوم محسوب می شوند. ولی این افراد طبق  قانون اساسی اتکاء قانونی داشته  و قادرند که مسائل قانونی خویش را به دادگاه ارائه نمایند.

از طرفی دیگر بهائیان در قانون اساسی افرادی قانونی محسوب نمی شوند، لذا ازدواج آنان غیر قانونی و نهایتا فرزندان این ازدواج ها هم فرزندانی غیر قانونی بشمار میآیند که حتی قادر به گرفتن کارت شناسائی هم نیستند و هیچ گونه راهی برای دادخواهی به دادگاه ها ندارند.

زندگی روزمره بهائیان  برای پشت سر نهادن بسیاری از این موانع اموری بسیار شاق و طاقت فرساست. رهبران بهائیان کشته و یا اعدام شده اند، تمامی اماکن متعلق به جامعه و حتی دارائی های شخصی آنان هم مصادره گردیده و از ادامه تحصیل در دانشگاه ها هم محروم گردیده اند. جامعه بهائی مرتبا بطور منسجم ومنظم مورد حمله تمامی رسانه های جمعی که از طرف دولت حمایت میشود قرار گرفته اند ودر جامعه ایران از ایشان بعنوان دیگران یاد میگردد.

از سال 1991 موسسات دولتی طبق مصوبه آیت الله خامنه ای و رئیس جمهور وقت، هاشمی رفسنجانی طبق برنامه ملی جامعی کار میکنند که حکم میکند جامعه بهائی از هر نوع بهره مندی اقتصادی و استفاده از امکانات آموزشی محروم گردد. شواهد و مدارکی در دست است که این مصوبه هنوز هم به قوت خویش باقی است.

از جنبه اقتصادی صاحبان کسب و کار بهائی روزانه به سختی به ادامه حیات مشغولند و با بسیاری از موانع بی اساس مانند لغو بی جهت پروانه کار و ترساندن و پراکندن مشتریان و حتی آنانیکه برای ایشان خدماتی ارائه میدهند روبرو هستند. مغازه ها، مزارع و دیگر امکانات اقتصادی را بطور کلی در سراسر مملکت گاه و بیگاه و در بعضی از شهرها بطور منظم و حساب شده تعطیل می کنند و از استخدام بهائیان در بسیاری از شرکت های ایرانی ممانعت میشود.

بعد از انتخاب روحانی بعنوان رئیس جمهور میانه رو انتظار میرفت که در مورد موقعیت بهائیان بهبودی حاصل گردد ولی در حقیقت عاملی شد که تندروها به سرکوب آزادی های مدنی بپردازند.

مصائب بهائیان ایران در دوران اخیر بوسیله بعضی از رهبران مذهبی در کشور به گوش همگان رسیده. بسیاری از فعّالان حقوق بشرمسلمان و هنرمندان هم در این مورد صدای اعتراض خود را بلند کرده اند. فیلم سازان ایرانی  به قیمت امنیت و سلامت خویش و حتی از دست دادن اجازه کار در ایران و یا ممنوعیت از مراجعت به موطن خود تعدادی فیلم مستند در باره شرایط زندگی بهائیان ساخته اند.

با توجه به اینکه چگونه پیشگوئی ها شرایط کلیمیان مورد ستم و ظلم در دوران نازی آلمان در سال های  1930 منجر به اتفاقاتی مخوف بی نظیر تحت نظر هیتلر در زمان جنگ جهانی دوم تحقق یافت، میتوان گفت که سرکوبی جامعه بهائی که از سال 1979 شروع گردیده حال، ندای هشداری است برای آگاه نمودن همگان به شرایط حقوق بشر در ایران.

همانطور که اذیت و آزار یهودیان توسط حکومت نازی در دهه ۳۰ خبراز وقوع جنایات خوفناک هیتلردرجنگ جهانی دوم می داد فشار بر جامعه بهایی ایران نیز که از سال ۱۹۷۹ شروع شده منادی وضعیت حقوق بشر در ایران است.

امروزه این ادعا که حکومت ایران به بهبودی حقوق بشر در ایران کمک می کند و یا  اینکه تجارت با ایران به نفع مردم ایران است را میتوان با بهبودی شرایط زندگی و آزادی بهائیان سنجید.

میتوان بر اساس اخلاقیات تجارت نمود

تجارت بر اساس اخلاقیات در ایران به همگان فرصت مساوی جهت استخدام و کسب و کار خواهد داد. ولی اگر کسب و کاری صاحبش یکی از اقلیت ها باشد ممکن است که دسترسی منصفانه به منابع لازم را نداشته باشد و شاید صاحب تجارتی که مایل است یکی از افراد همان گروه اقلیت را استخدام کند ممکن است که فرد مورد نظر استخدام قبلا امکانات مساوی برای تحصیلات لازم را نداشته باشد.

امروزه نه تنها با صداقت و امانت عمل کردن بالاتر از اجرا نمودن دقیق قوانین و دستور العمل های مورد قبول مدافعین حقوق بشر است بلکه لازمه اش عدم همکاری و یا شریک شدن با حکومت های فاسد متجاوز حقوق بشر است.

سهامدارن شرکت ها با علاقه روزافزونی به امور حقوق بشر نظر دارند. بسیاری از مطالعات تحقیقی نشان داده که اداره شرکتی بر اساس اخلاقیات در دراز مدت نتیجه اش دسترسی به منافع و موفقیت های بیشتر است. شواهد موجوده نشان داده که آزادی مذهبی و مقاومت در مقابل تبعیضات مذهبی نتیجه مثبتی برای شرکت ها به ارمغان می آورد که در نهایت منجر به موفقیت اقتصادی خواهد گردید.

اگر نتیجه تجارت با بازار ایران منجر به بهبودی اوضاع گروه هائی که مورد تبعیض قرار گرفته اند شود و باعث شفافیت بیشتر امور شده و حکومت را برای ایجاد جامعه ای بهتر تحت فشارقرار دهد میتوان گفت که چنین تجارتی پرچم دار تجارت اخلاقی است و وظیفه حقیقی اخلاقی خود را انجام داده است.

در غیر این صورت معاملاتشان با ایران باعث حفاظت و حمایت از دستگاهی فاسد است که نتیجه حاصله اش بوجود آمدن جامعه ای است خالی از عدالت و انصاف.

 

ـــــ

نویسنده گان این مقاله: موژان مؤمن مولف کتاب راهنمائی برای نو آموزان شیعه اسلام (The Beginner’s Guide to Shi’i Islam)  و جیسون پَک محقق در امور خاورمیانه در دانشگاه کمبریج (University of Cambridge) و موسس (EyesonISISinLibya) میباشند.

 

 

Leave a Reply