ماخذ: www.tribunezamaneh.com
منبع این مطلب internationalaffairs
نویسنده مطلب: ۱ Michael Day
ترجمه: مهرداد جعفری
در چند روزی قبل از کریسمس جلسه عمومی سازمان ملل متحد بیست و نهمین قطعنامه خود را از سال ۱۹۸۵ تا حال که هدفش جلب توجّه مجدد به نقض حقوق بشر در ایران می باشد تصویب کرد. از تمامی طبقات چشم گیرتر از دیگران که مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند پیروان دیانت بهائی می باشند. «بنای آزادی» در طهران نمای قدرتمند این تجاوز و تعدی است.
بنای عظیم آزادی که در میدانی عمومی طهران سر به آسمان کشیده هنوز «نامش» منتظر است که حقیقت آزادی بدرستی تحقق یابد.
در سال ۱۹۷۹ میلادی بعد از انقلاب اسلامی این ساختمان عظیم پایتخت ایران نامش از «شهیاد» به «آزادی» تغییر یافت. علیرغم تمامی ادعاها و بیانات شیرین اخیر سیاست مداران و دولتمردان ایران در مورد آزادی، بدون شک حقیقتی غیر قابل کتمان است که هنوز این کشور راه دراز ناتمامی در رسیدن به آزادی در پیش دارد.
حقیقت از چشم مهمانان ایران که تسلیم مهمان نوازی ایرانیان می گردند و بعداً اظهار می دارند که امر مخالفی را مشاهده نکرده اند که بتوان از آن شکایتی کرد پنهان مانده ولی نظر مجمع عمومی سازمان ملل متحد به بیاناتی که عمل به دنبال نداشته باشد منحرف نگردیده.
هم چنین این سازمان به روش هائی روانی غیرواقعی حملات متقابل که دولت ایران در دفاع از رفتار خویش بکار گرفته قانع نگردیده. به عنوان مثال اتهام ایران در مورد نقض حقوق بشر کانادا در شورای حقوق بشر یکی از این دفاعیه ها می باشد.
قطعنامه جدید سازمان ملل
در تاریخ ۱۹ دسامبر گذشته مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه ای را مورد تصویب قرار داده که هدفش اعلام ادامۀ نقض حقوق بشر در ایران است که لایحۀ آن توسط کانادا تقدیم شد و مورد حمایت ۴۱ کشور من جمله استرالیا قرار گرفت. ایران مفاد این بیست و نهمین قطعنامه را هم مانند بقیه قطعنامه ها از سال ۱۹۸۵ تا حال شدیداً مورد انتقاد قرار داده و آن را رد نموده. مجدداً سازمان ملل متحد اعدام های «با رقم های بسیار بالا» در ایران و مورد ظلم و ستم قرار دادن مخالفین سیاسی، مدافعین حقوق بشر، روزنامه نگاران، بانوان و فعالان حقوق اقلیت های مدنی و دیانتی را محکوم نمود. این قطعنامه نگرانی بسیار شدید و جدی در مورد اعمال محدودیت های آزادی امور مذهبی و اعتقادی به خصوص با ذکر نام که به ادامۀ رواداشتن ظلم و ستم به پیروان دیانت بهائی، بزرگ ترین جامعۀ اقلیت غیر مسلمان در ایران که مرتبا انجام می گیرد ابراز داشته.
سرنوشت بهائیان میزان و شاخص قطعی رعایت حقوق بشر در ایران گردیده و این میزان رنگ خطر «قرمز» را در محیطی نامناسب ایران علیرغم اظهارات رئیس جهمور ایران، حسن روحانی در هنگام انتخابات خویش نموده که «تمامی ادیان حتی اقلیت های دینی هم باید احساسی از عدالت داشته باشند» به خود گرفته.
تاریخی اشکال آفرین
دیانت بهائی در تاریخ ۱۸۴۴ میلادی در ایران ظهور نمود. علمای اسلام که قدرت را در دست داشته و دارند معتقدند که بعد از دیانت اسلام که در قرن هفتم میلادی ظهور نموده دیانتی دیگر نخواهد آمد. طی فتوائی رهبرمعظم ایران، آیت الله علی خامنه ای بهائیان را «نجس» شمرده و مسلمانان باید از هرگونه تماس با آنان دوری جویند.
گرچه کاملا مشخص و اثبات شده که بهائیان در مسائل سیاسی مداخله ای نمی کنند و شدیدا مطیع قوانین کشور خویش می باشند و در دنیا کاملا یک دیانت مستقل جهانی شناخته شده ولی علما نقشی سیاسی از بهائیان در اذهان به تصویر کشیده اند.
نکتۀ متضاد این است که حسین امانت مهندس جوان طراح و آرشیتکت بنای شهیاد درسال ۱۹۷۹ یعنی همان سالی که ستمگران ایشان نام بنا را به «بنای آزادی» تغییر دادند مجبور به ترک کشور ایران گردید. در همان ایّام بود که مأموران دولت جدید انقلاب به دستگیری بهائیان اقدام نموده و بعد از محاکمه هائی ظاهری دادگاه به شکنجه و اعدامشان پرداختند. بعضی از بهائیان هم بدون هیچ اثری ناپدید گردیدند و حتی خانم های جوان ۱۷ ساله به خاطر تدریس نوجوانان در کلاس هائی شبیه کلاس های روزهای یکشنبه در کشورهای غربی به چوبۀ دار سپرده شدند.
در آن ایّام خونین، ایران بسیاری از متخصّصین ماهر بهائی مانند دکتران، مهندسین، دانشمندان، اساتید دانشگاه و تاجران خود را بعنوان پناهنده به کشورهای دیگر ازجمله استرالیا از دست داد. بهائیان به تحصیل و آموزش دختران بسیار اهمیت می دهند و تأکید مخصوص دارند و در گذشته سعی نموده اند تا جامعه شان بتواند بطور مساوی بانوان تحصیل کرده با مردان داشته باشد. بعنوان مثال حسین امانت یکی از همین نفوس است که امروزه در کانادا ارشیتکت برجسته و معروفی می باشد.
در گزارشی رسمی در سپتامبر سال ۲۰۱۶ نماینده ویژه سازمان ملل متحد دربارۀ حقوق بشر در ایران، احمد شهید که سابقاً وزیر امور خارجه کشور مالدیو بوده دربارۀ کارزار تبلیغاتی دولت ایران بر علیه بهائیان شرحی مبسوط نوشته و توضیح داده که بهائیان مرتباً زندان شده و با محدودیت و تبعیض اقتصادی رو در رو می باشند. دولت ایران در عرض شش سال مسؤولیّت دکتر شهید در حالی که از وی انتقاد نموده که از مسائل داخلی ایران آگاهی کامل ندارند قویاً از ورودش به ایران ممانعت نمود.
درمورد بهائیان گزارش دکتر شهید بسیار دقیق و صحیح بوده. یک ماه بعد از انتشار این گزارش جامعۀ جهانی بهائی طی انتشار گزارشی علاوه به صحّه گذاشتن بر آنچه که دکتر شهید ابراز کرده مطالبی بسیاری دیگر نیز را اعلام داشت. در این گزارش که تحت عنوان «بررسی مجدّد مسالۀ بهائیان»۲ منتشر گردیده نشان می دهد که دولت ایران مستمراً به ادامۀ ظلم و ستم وارده به جامعۀ بهائی به طرزی منظم، حساب شده و گسترده اقدام نموده و در اجرای آن روشش را بنحوی تغییر داده که نتوان به میزان کمیّت این صدمات پی برد که از دید منتقدانۀ جامعۀ جهانی پوشیده بماند.
مسؤولین دولتی بسیاری از مغازه ها و محل تجارت که متعلق به بهائیان بوده بسته و تعطیل نموده و یا بعلت دلائل بی جهت اداری آنان را دست به سر نموده و این امر در حالی انجام می گرفت که بهائیان اجازه استخدام در ادارات دولتی را نداشته و حتی صاحب کاران ایشان را تحت فشار گذاشته اند که کارمندان بهائی خود را از کار بر کنار و اخراج نمایند. هم چنین به بهائیان اجازه تحصیل در مؤسّسات عالی آموزش داده نمی شود و اقدامات تعلیم و تربیت های خصوصی بهائیان نیز مورد حمله و دستگیری ایشان قرار گرفته.
به نظر می رسد که دستگیری و آزاد نمودن بهائیان چرخه ای است که آنان را همواره در هول و هراس و مرحلۀ سقوط نگه داشته. به علاوه این فشارها می توان حملات به افراد و آتش سوزی و کشتن بهائیان خوشنام که گهگاه اتفاق می افتد را هم اضافه نمود. مثلاَ بدون هیچ سندی که دال بر جرم هفت نفر از رهبران جامعه بهائی باشد آنان از سال ۲۰۰۸ میلادی تا حال زندانی شده اند.
گزارش مورد ذکر۲ تمامی عذرهائی را که حکومت ایران ابراز کرده ردّ نموده و به ثبت تمامی دستگیری ها و زندانی نمودن بهائیان پرداخته و هم چنین تخریب آرامگاه ها و شرح مفصلی دربارۀ محرومیّت تحصیلی جوانان و تبعیضات اقتصادی علیه بهائیان را هم بیان کرده و نیز ریشه اصلی این ستم و ظلم و مقاومت الهام بخش شگفت آور بهائیان را که تحت این حملات بوده توضیح داده. هم چنین ازدیاد تبلیغات ضدّ بهائی دولتی که با انتشار متجاوز از بیست هزار مقالۀ ضدّ بهائی در تار نماها (وبسایت)، رادیو و دیگر وسائل رسانه های گروهی رسمی و نیمه رسمی که از سال ۲۰۱۴ به بعد انجام گرفته برملا نموده. در ضمیمۀ ۳۱ صفحه ای گزارش مزبور متوالیاً نسخۀ بسیاری از مدارک رسمی دولت گنجانده شده که نشان دهنده آنست که ظلم و ستم وارده بر بهائیان خط مشی رسمی دولت ایران است.
وزاری خارجۀ دولت استرالیا یکی بعد از دیگری رفتار ایران نسبت به بهائیان را محکوم نمودند و همچنین تصویب قطعنامه های مختلف دولت در مجلس استرالیا تأئیدی بر آنچه وزرای خارجه اظهار داشته اند می باشد. کشورهای دیگر هم مستقیما همین خط مشی را دنبال نموده اند.
همانطوری که ایران به دنبال بهبود امور تجاری با جهانیان است بسیاری از نمایندگان تجاری عازم طهران خواهند بود که یقیناً در سفر خویش بنای آزادی را مشاهده خواهند کرد و آن موقعیت بسیار مناسبی خواهد بود که از میزبانان خویش از «احوال طراح این بنا و آزادی در ایران» پرسشی نمایند.
_____
۱. برای اصل این مقاله بزبان انگلیسی لطفا مراجعه کنید به:
http://www.internationalaffairs.org.au/australian_outlook/irans-bahai-and-the-freedom-tower
۲. The Baha’i Question Revisited
۳. نویسندۀ مقاله «مایکل دی Michael Day« قبلا به عنوان روزنامه نگار مشغول بکار بوده ولی هم اکنون مسؤل روابط با رسانه های گروهی جامعۀ بهائی استرالیا می باشد.
Leave a Reply