ماخذ: www.radiozamaneh.com
کسی که از دانشگاه اخراج میشود، اسمش از لیست دانشجویان دانشگاه خط میخورد، اما کسی که منع تحصیل میشود، هنوز دانشجو است، منتهی حق دسترسی به منابع دانشگاه ندارد، تا زمانی که وضعیت پروندهاش مشخص شود. در جمهوری اسلامی ایران هر کس متهم به ارتکاب جرم باشد، ابتدا برایش پروندهای تشکیل میدهند، تفهیم اتهامش میکنند، از وی بازجویی میکنند، برایش دادگاه تشکیل میدهند و نهایتاً حکمی برایش صادر میشود که وی حق اعتراض به این حکم را دارد، اما دانشجویانی که تعلیق میشوند و منع تحصیل میگردند، وضعیتشان متفاوت است. ایشان از همان ابتدا مجازات میشوند!
بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در فروردین ۱۳۶۶ چنانچه دانشجویی منع تحصیل شد[ii]، تنها زمانی پروندهاش بررسی خواهد شد که نسبت به اتهامی که به او زده شده است اعلام برائت کند و یا توبه نماید و در عمل نیز این مسئله ثابت شود. اتهام افروز و بسیاری از دانشجویان دیگر، بهایی بودن است. درحالیکه بهایی بودن بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران جرم نیست، اما با بهاییان مانند گروههای معاند در هیئت گزینش دانشجویی برخورد میشود. ایشان تنها زمانی اجازه تحصیل مجدد در دانشگاه را خواهند داشت که از بهایی بودن توبه و یا تبری نمایند. هیئت گزینش دانشجویی، ابتدا دانشجو را تنها بر اساس یک ظن و گمان مجازات میکند، و بعد به وی فرصت توبه و تبری میدهد، تا اگر بهزعم حکومت بیگناه بود، فرصت مجدد تحصیل برایش فراهم شود. بعد هم اگر فرد توبه نکرد، میگوید خودش پیشنهاد و راهکار ما برای ادامه تحصیل را نپذیرفت و مسئولیت انصراف از تحصیل را بر گردن دانشجوی بهایی میاندازند. آدم نمیداند این مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را باور کند، یا اصل ۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را که بر اساس آن کسی را به صرف داشتن عقیده نمیتوان مورد مواخذه قرار داد. آدم نمیداند که دمم خروس را باور کند، یا قسم حضرت عباس را؟
در متن خبر آمده است که علت منع تحصیل افروز ذبیحی عدم تایید صلاحیت عمومی دانشجویی ایشان است، به استناد گزارشی از اداره اطلاعات که بر اساس آن احراز شده است که ایشان بهایی هستند. مصوبه ای از شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود دارد که بیان می کند احراز صلاحیت عمومی دانشجو هیچ ارتباطی با اعتقادات دینی فرد ندارد. هیات مرکزی گزینش دانشجویی نیز این مصوبه را بر روی سایتش قرار داده است. نداشتن عناد با جمهوری اسلامی، عدم فساد اخلاقی و داشتن شرایط جسمانی متناسب با رشته ی تحصیلی مواردی است که اگر فرد آنها را دارا باشد، صلاحیت عمومی اش تایید می گردد.[iii]
بر اساس سندی که هرانا در متن خبر ارائه کرده است[iv]، افروز ذبیحی در هنگام ثبت نام در دانشگاه دین خود را “سایر” انتخاب کرده است. در ستون مذهب سایت دانشگاه دینهای مسیحی، مسلمان، یهودی، زرتشتی به همراه گزینه “سایر” قید شده است. بدیهی است که دانشجوی بهایی تنها می تواند گزینه “سایر” را انتخاب نماید. پس بهایی بودن افروز ذبیحی مساله ی پنهانی نبوده است که پس از پنج ترم، افشاء شده باشد. اگر قرا بود که صلاحیت عمومی ایشان تایید نشود، می بایست این اتفاق در بدو ورود ایشان به دانشگاه می افتاد. مگر از بین هزاران دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی تهران چند نفر ستون مذهب را “سایر” انتخاب نموده اند؟ اگر قرار بود، عناد ایشان با جمهوری اسلامی به واسطه بهایی بودنش ثابت شود، می بایست این اتفاق در ترم اول دانشگاه و هنگام ثبت نامش می افتاد، نه بعد از پنج ترم و گذراندن ۹۰ واحد درسی! حال آنکه بهاییان نه تنها خود را معاند حکومت جمهوری اسلامی ایران نمی شناسند، بلکه خود را مطیع حکومت می دانند. به علاوه براساس قوانین جمهوری اسلامی ایران، صرف بهایی بودن جرم نیست.
پس دلیل رفتار یک بام و دو هوای حکومت ایران با بهاییان چیست؟ چرا آقای محمد جواد لاریجانی در مجامع بین المللی می گوید که هیچ بهایی به خاطر بهایی بودن از دانشگاه اخراج نمی گردد و در داخل ایران آقای نور بخش – رییس هیات مرکزی گزینش دانشجویی -بهایی بودن افروز ذبیحی را دلیل منع تحصیل ایشان می دانند؟ چرا از طرفی اصل 30 قانون اساسی حق تحصیلات عالیه را برای همه مردم ایران محترم می شمارد، ولی شورای عالی انقلاب فرهنگی در مصوبه ای محرمانه در سال ۱۳۶۹ عنوان می کند که اگر احراز شد، فردی بهایی است باید از دانشگاه اخراج شود؟[v]
حکومت ایران راست میگوید که هیچ دانشجویی را اخراج نمیکند، اما در این پاسخ ریاکارانه و مزورانهاش پنهان میکند که سالانه دهها دانشجوی بهایی را منع تحصیل مینماید، بعد چندترم که اجازه ورود به دانشگاه نیافتند، عنوان میکنند دانشجوی بهایی غیبت کرده است و نهایتاً برایشان انصراف از تحصیل رد میکند. پروسه حذف دانشجویان بهایی از دانشگاهها بدون آنکه رد و اثری از آ برجا بماند، در حال انجام است.
حکومت ایران پس از سه دهه دریافت که به جای اینکه بهاییان را به دانشگاه راه ندهد و یا صراحتاً اخراج نماید، راهحل کمهزینهتری را میتواند انتخاب کند. در طی یک دهه اخیر هرساله به چند ده دانشجوی بهایی، از میان هزاران داوطلب بهایی، اجازه ورود به دانشگاه میدهد. از این میان در طی چهار سال تحصیل در مقطع لیسانس اغلبشان را منع تحصیل مینمایند و هرسال به تعداد کمتر از انگشتان یک دست از دانشجویان بهایی در دانشگاههای دولتی ایران فارغالتحصیل میشوند. با این رویکرد حکومت جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد میگوید، دهها دانشجوی بهایی در دانشگاههای دولتی ایران در حال تحصیلند و لیستی از فارغالتحصیلان را هم به مجامع بینالمللی ارائه میدهد.
حکومت ایران انتخاب این استراتژی و دادن مدرک به چند دانشجوی بهایی نه تنها سعی در حفظ وجههی بینالمللی خود دارد، بلکه بدین ترتیب به طریق سیستماتیک، تبعیض تحصیلی علیه اکثریت جوانان بهایی که از ورود به دانشگاه و یا ادامه تحصیلات عالیه ممنوعاند، رسمیت میبخشد.
پینوشت:
[i] . بهایی نیوز؛ افروز ذبیحی به دلیل بهایی بودن در ترم ۵ از دانشگاه شهید بهشتی تهران منع تحصیل شد.
http://www.bahainews.today/index.php/news-1/iran-bahaei/item/1086-bahai-daneshjo
[ii] . مرکز پژوهش های جهوری اسلامی ایران؛ آیین نامه های بررسی پرونده های دانشجویان تعلیق شده و نحوه تشخیص توبه و احراز برائت ایشان
http://rc.majlis.ir/fa/law/show/99844
[iii] . مرکز پژوهش های جمهوری اسلامی ایران؛ ضوابط گزینش دانشجویی
http://rc.majlis.ir/fa/law/show/99898
[iv] . هرانا؛ محرومیت از تحصیل افروز ذبیحی دانشجوی بهایی در پنجمین ترم تحصیلی
https://www.hra-news.org/2017/hranews/a-10224/
[v] .سرویس خبری جامعه جهانی بهایی؛ سند محرمانه ایران سیاست جلوگیری از تحصیلات دانشگاهی دانشجویان بهایی را فاش می کند.
http://news.persian-bahai.org/multimedia/slideshow.php?storyid=16
Leave a Reply