تاکنشان
زمانی کتابی منتشر شد به نام “1984” اثر شخصی با نام مستعار “جورج اوروِل” که بسیار مورد توجّه واقع شد. با آن که جورج اورول در سال 1949 درگذشت، امّا بعضی از جامعهشناسان به بررسی کتاب او پرداختند و اعلام کردند که بیش از هفتاد درصد پیشبینیهای او تحقّق یافته است. البتّه این بررسی به همان سالها برمیگشت و شاید تا حالا بیش از هفتاد در صد تحقّق یافته باشد.
در کتاب مزبور، اگر درست یادم باشد، یک “برادر بزرگ” بود که هیچکس او را نمیدید و بسیار مورد احترام و تکریم غایبانه قرار داشت و همه کارها به دستور او و برای او و به خاطر او و محض رضای او انجام میشد و البتّه اگر کسی هم آنقدر شهامت مییافت که عکسالعمل نامناسبی نسبت به او انجام دهد به اطاق مخصوصی که در طبقات بالای ساختمان مخصوصی قرار داشت فرستاده میشد و با بررسیهای روانشناسی که از قبل در مورد همه انجام شده بود، میدانستند که او را چگونه باید گوشمالی داد.
حال، در این کشور ما هر اتّفاقی میافتد میگویند “دستور از بالا” بوده است. شرکتها را تحریم میکنند و دستور میدهند که کسی با آنها معامله نکند؛ وقتی مراجعه میکنی که آقاجان این دستور از کجا آب میخورد؛ جواب میدهند “دستور از بالا” بوده است. جواز کار را باطل میکنند. به این در و آن در میزنی که به نحوی دوباره اعتبار از دست رفتهاش را برگردانی و همه جا سرت به سنگ میخورد و نهایتاً کسی که خیلی دلش به حالت میسوزد توصیه میکند که دنبالش را نگیر و چون علّت را جویا میشوی، میگوید “دستور از بالا” آمده است.
دانشجویان سمنان را اخراج کردند؛ طفلکیها مراجعه به مراجع نمودند و ره به جایی نبردند و عاقبت سر و کارشان به حراست افتاد و حراست هم آب پاکی را روی دستشان ریخت و فرمود، دربارهء شماها “دستور از بالا” آمده است.
اگر محبّت میفرمودند منشأ این “دستور از بالا” را روشن میکردند تا همه بدانند چه کسی از قانون اساسی بالاتر است یا چه کسی مخالف قانون اساسی عمل میکند یا کدام شخصیت محترمی در “بالا” نشسته و آنقدر بیکار است که بلافاصله میفهمد فلان آقای بهائی جواز کار گرفته و دستور ابطال میدهد یا متوجّه میشود که چند دانشجوی بهائی در فلان شهر ثبت نام کردهاند و آناً “دستور از بالا” صادر میکند و یا میفهمد قبرستان بهائیان نجفآباد هنوز تخریب نشده و “دستور از بالا” صادر میکند که تخریبش کنند و چون برای تظلّم و شکایت مراجعه میشود “دستور از بالا” صادر میکند که به شکایات ترتیب اثر ندهند.
بنده تصوّر میکنم این “دستور از بالا” مستمسکی شده که در سراسر کشور کسی به تظلّمهای بهائیان توجّه نکند؛ والاّ کدام مقام مسئولی اینقدر کارهایش شسته و رُفته است که تمام کار و زندگی خود را کنار گذاشته و فقط مواظب است که بهائیان چه وقت جلسه دارند، چه وقت مرده دفن میکنند، چه وقت دانشجویشان به دانشگاه میرود، چه وقت جواز کار میگیرند، چه وقت سفر میکنند، چه وقت با یک مسلمان صحبت کرده جواب سؤالاتش را میدهند؟
البتّه اگر منشأ این “دستور از بالا” بداند که این همه کارها را به اسم او تمام میکنند، لابد مانع میشود و به نحوی از این که این همه ظلم و ستم را به اسم او تمام کنند متأثّر شده اقدامی عاجل به عمل میآورد. بنده پیشنهاد میکنم دوستانی که به نحوی مورد آزار قرار میگیرند در وقت مراجعه به مقامات مربوطه وقتی شنیدند که “دستور از بالا” آمده، تقاضا کنند منشأ “دستور از بالا” معرفی شود که مستقیماً به او مراجعه کنند چون دیگران ظاهراً از خود ارادهای ندارند و باید منتظر “دستور از بالا” باشند. جانتان خوش باد
2009/11/05 14:47
واقعیت داره خامنه ای دیوانه همه دستورات را صادر میکنه این مرد مالخولیا داره بخاطر بیماری هیپاتیتش به ایوان مخوف ایران تبدیل شده این مرد روانی تراز اون هست کمه فکر میکنید
فقط ببینید چگونه مکثل یک بیمار روانی هرروز یک حرفی میزنه هروروز یک بحران درست میکنه این آدم عقده داره که کسی اونو جدی نمیگیره و تحویلش نمیگیره آدمی که سالها در سیستان تبعید بوده و مثل سلطان حسین شاه پای منقل می نشسته الان داره حکومت میکنه مردی با تمام وجود عدم تعادل روانی مردی که باید سریعا در بیمارستان روانی مورد مداوا قرار گیرد