ماخذ: fromdifferentangle.blogspot.com
دکتر نسرین اخترخاوری
ترجمه بهائیان در آئینه مطبوعات
جامعه بهائی بارها این مسئله را عنوان کرده است که بهائیان به عضویت هیچیک از احزاب سیاسی در نمی آیند، در امور سیاسی مداخله نمیکنند و از قبول مشاغلی نظیر وزارت، سفارت، عضویت در مجالس شورا (پارلمان) و هر آنچه که مستقیماً به سیاست مرتبط است معذورند و به دنبال تشکیل احزاب سیاسی نیستند. همانطور که میدانیم گرچه بهائیان در بسیاری از کشورهای جهان، از آزادی کامل در تشکیل احزاب سیاسی برخوردار بوده اند، ولی تا حال در هیچ کجای دنیا [بر اساس تعالیم دیانتشان] هیچ حزب سیاسی تشکیل نداده اند. این نکته بوضوح نشان مى دهد که بهائیان، [در هیچ کجای دنیا] منجمله در جهانِ عرب، تمایلی به دخالت در امور سیاسیه ندارند. بر طبق اصول دیانت بهائی، پیروانِ این آئین، موظف به اطاعت تام از قوانین و مقاماتِ حکومتیِ کشورهائی هستند که در آن سکونت دارند. علاوه بر این، بهائیان معتقدند که نه تنها باید عشق و ایمان حقیقی خود را نسبت به وطن خویش ابراز دارند، بلکه در درگاه پرورگار مسؤولند که به همان نسبت با علاقه و سعی فراوان به خدمت تمام نوع بشر اعم از هر قوم و نژاد و جنسی بپردازند.
یکی از اتهامات بی پایه و اساسی که بر بهائیان وارد شده و جامعۀ بهائی شدیداً آن را رد میکند این است که پیروان این آئین دست نشاندگانِ دولت اسرائیل هستند، از تأسیس این دولت حمایت کرده و با صهیونیسم رابطۀ تنگاتنگ تاریخی دارند.
مطالبی که در ادامه میخوانید، برخی توضیحات دربارۀ رفع این گونه اتهامات است:
وجود مراکز اداری جهانی بهائی در کشور اسرائیل کنجکاوی بسیاری را دربارۀ رابطه بین بهائیان و دولت اسرائیل بر انگیخته و این حضور را مورد سؤال قرار داده است. از نظر تاریخی کاملاً مشخص است که تبعید حضرت بهاءالله به شهر عکّا به ارادۀ سلطان عثمانی و علیرغم تمایل شخصی ایشان صورت گرفته است. در آنزمان شهرهای عکّا و حیفا در سرزمین فلسطین که بخشی از قلمرو حکومت عثمانی بود قرار داشتند. در حالی که دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و بعد از گذشت ۵۶ سال از وفات حضرت بهاءالله بنیانگزار آئین بهائی و ۲۷سال بعد از درگذشت فرزند ارشد ایشان، حضرت عبدالبهاء تاسیس گشت.
سرزمین فلسطین، از دوران بسیار قدیم، مکانی مقدّس برای پیروان ادیان مختلفه بوده است. در این میان میتوان از معابد مقدّسه یهودیان، امکان مورد زیارت مسیحیان (محل تولد، رسالت و شهادت حضرت مسیح) و هم چنین اولیّن قبله و سوّمین مکان مورد احترام مسلمین جهان یعنی حرم شریف (مسجد الاقصی) و محل معراج حضرت رسول اکرم نامبرد. تمامی این اماکن برای یهودیان، مسیحیان و مسلمانان عالم مقدسند. امّا برای بهائیان آرامگاه طلعات مقدّسۀ بهائی حضرت باب، حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء در این سرزمین قرار دارند. حضور بهائیان در کشور اسرائیل نشانۀ حمایت ایشان از دولت آن کشور نیست، تبعید بهائیان به سرزمین فلسطین، به دستور دولت عثمانی و قریب به هشتاد سال قبل از تشکیل حکومت اسرائیل صورت گرفته است. درست همانند اینکه سرزمین عربستان سعودی مکان زیارتی حجّاج مسلمان است و این بدان معنا نیست که زائرین رابطه ای سیاسی با حکومت عربستان سعودی دارند.
در مورد رابطۀ فعلی بهائیان با کشور اسرائیل، چون مراکز اداری و روحانی جامعۀ جهانی بهائی در این کشور قرار دارند برای حفاظت از حقوق مادّی، معنوی، قضائی و اطّلاع از قوانین و خط مشی دولتی همانند تمامی دیگر مؤسسات مذهبی، غیر انتفاعی، اسلامی و غیراسلامی موجود در کشور اسرائیل، بهائیان هم الزاماً باید با دولت اسرائیل در تماس باشند. این ادعا که دولت اسرائیل بهائیان را از پرداخت مالیات بر اماکن(مقدّسه) خود و گمرگ مواد وارده ساختمانی برای ابنیه تحت احداث معاف نموده امری منحصر به بهائیان نیست. این قانون شامل حال عموم بوده و برای کلیۀ بناهای مقدّسه در کشور اسرائیل اعم از اماکن تاریخی و زیارتی مسلمانان و مسیحیان نیز اعمال میشود.
و اما در مورد بیانات حضرت عبدالبهاء دربارۀ بازگشت یهودیان به فلسطین که فرموده اند: « این مکان فلسطین است، ارض مقدّس است و یهودیان بزودی بدان مراجعت خواهند کرد، این اراضی بایر سرسبز و آباد میشود و این اراضی مرکز تجارت و صنایع خواهد گردید» (ترجمه). این پیشگویی حضرت عبدالبهاء به معنی دخالت ایشان در تحقّق اینگونه امور در سرزمین فلسطین نیست، بلکه ایشان با بینش خاص خود به وقوع برخی حوادث آینده خبر میدادند. اینکه ما میدانیم که خورشید در شامگاه غروب میکند بدان معنا نیست که ما در غروب خورشید دخالتی داریم. حضرت رسول اکرم (ص) هم نبوّات فراوانی داشتند از جمله پیش گویی شکست رومیان به دست ایرانیان و بعد پیروزی بر آنها، که به منزلۀ همدستی ایشان با رومیان نیست. بهمین منوال هم حضرت بهاءالله در الواحِ (نامه هایی) خطاب به رؤسای ممالک و پادشاهان وقت، خبر از وقایع تاریخی مهّمی میدهند که در آینده به وقوع خواهد پیوست از جمله سرنگونی ناپلئون سوّم و خلیفه عثمانی به همراه تمام وزاری ایشان، که در حقیقت سقوط این اشخاص بدون هیچ دخالتی از جانب حضرت بهاءالله تحقق یافته است.
اتّهام حمایت و مشارکت بهائیان در تشکیل دولت اسرائیل اتهامی است بی اساس زیرا مدارک و حقائق تاریخی این نکته را تأئید نمی کند.
علاوه بر آنچه که در بالا در مورد چگونگی حضور بهائیان در اسرائیل اظهار شد، حضرت شوقی افندی، مرجع رسمی وقت دیانت بهائی طی نامه ای که در سال ۱۹۴۷ خطاب به رئیس هیئت مخصوص تأسیس کشور اسرائیل در سازمان ملل متحد نوشته اند موضع و درخواست بهائیان را مشخص کرده اند. ایشان در این بیانیه اظهار می دارند که :
….«موقعیت بهائیان در این کشور تا حدّی منحصر بفرد است…. خاک فلسطین محل استقرار عرش سه طلعت اعظم دیانت بهائی بوده و نه تنها محل توجه و زیارت بهائیان دنیاست بلکه در عین حال مقر دائمی نظم اداری بهائی است.»
حضرت شوقی افندی در این بیانیه توضیح میدهند که:
«مقصد و مرام ما استقرار صلح عمومی در عالم و میل و مراد ما مشاهده بسط (توسعۀ) عدالت در جمیع شوون جامعۀ انسانی و از جمله در امور سیاسی است. چنانچه عده زیادی از پیروان آئین ما از اعقاب یهودیان و مسلمین بوده و دیانت بهائی نسبت بهیچیک از این دو گروه تعصبی نداشته و ما بهائیان بسیار مشتاق و مایلیم بنفع مشترک خود آنها و بصرفه و صلاح کشور میان آنها صلح و آشتی برقرار سازیم. اما در تصمیماتی که نسبت به آیندۀ فلسطین اتخاذ میشود مطلبی که برای ما اهمیت دارد این است که هرکس حکومت حیفا و عکا را به دست میگیرد به این نکته واقف باشد که در این منطقه مرکز اداری و روحانی یک آئین جهانی قرار دارد و باید استقلال آن آئین و اختیار ادارۀ امور بین المللی آن به وسیله این مرکز و همچنین حق بهائیان عموم کشورها در مسافرت به منطقۀ مزبوره برای زیارت (با همان امتیازاتی که در این خصوص یهودیان و مسلمین و عیسویان برای زیارت بیت المقدس دارند) رسماً شناخته و برای همیشه محفوظ و رعایت گردد.» ( ترجمه)۱
آنچه در بالا آمده، بیانیه ای رسمی و قانونی از جامعۀ بهائی است که در ایّام حساس تشکیل کشور اسرائیل صادر گردیده و صریحاً موضع دیانت بهائی را در بحبوحۀ آن روزها نشان میدهد. همانطور که این بیانیه بوضوح نشان میدهد، هیچ نشانه ای از اینکه بهائیان جانب کشور اسرائیل و یهودیان را گرفته اند و علیه اعراب و مسلمانان ایستاده اند وجود ندارد. علاوه بر این، تعداد معدودِ بهائیان و موقعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آنان به آن حدّی نیست که بتوانند در امور سیاسی دولت اسرائیل مداخله نمایند. همینطور، این افراد طبق تعالیم صریح دیانتشان شدیداً از دخالت در مسائلِ سیاسی و یا عضویت در احزاب سیاسی به هر نحو و شکلی ممنوع گردیده اند. جامعه بهائی در فلسطین تا حال رفتاری دوستانه و در نهایت احترام با همسایگان عرب خویش داشته، بسیاری شاهدان عینی، مطالبی در بارۀ رفتار صمیمانه و تؤام با احترامی را که حضرت عبدالبهاء نسبت به ساکنین این منطقه، بزرگان عرب و بالاخص فلسطینیان مجرا میداشتند نوشته و منتشر کرده اند. حضرتشان سالها در میان ایشان زندگی و نهایتاً در همانجا درگذشتند.
ذکر این نکته ضروری است که انتشار این نوشتار فقط به منظور روشنگریِ اذهان و بیان حقیقت رابطۀ موجود بین بهائیان و کشور اسرائیل است و به هیچ عنوان تلاشی در قانع نمودنِ افرادی که با افکار ناصحیحِ و اتهامات بی پایه و اساس خود، تهمتهای دروغین بر بهائیان وارد می آوردند، نیست. همگیِ ما به خوبی میدانیم که استناد به حقیقت و انصاف در قضاوت، راه و رسم افرادی نیست که با استادی از عقاید و احساسات دیگران، برای بهره بری از اهداف سیاسیِ خویش، زیرِ پوششِ طرفداری از اسلام، استفاده میکنند و حال آنکه دیانت اسلام از این شیوه ها مبراست. اشخاصی که حقیقتاً مایل به دفاع از اسلامند باید پیام صلح و برادری را که به خاطر آن رسول اکرم ستمها کشیدند گسترش داده و جلوی رفتارهایی را که به ضرر اسلام است بگیرند تا دیانت اسلام درانظار عالم به جایگاه حقیقی خویش بازگردد و به غنی سازی تمدن بشری و خدمت نوع انسان کمک نماید.
ــــــــــــــــــ
1. اصل این توقیع و ترجمه آن را می توانید در لینکهای پایین مطالعه کنید.
2018/12/13 18:54
بهترین مقالهای بود که تا به حال راجع رابطه بهائیت و اسرائیل خواندم.