ماخذ: www.iran-emrooz.net
محمد ارسی
دویستمین سال ولادت بانی آئين بهايی، فرصت بس مناسبی ست تا ضمن بیان تبریک و تهنيت به بهائيان ایران و جهان، به نکاتی در رابطه با ضرورت مطالعهٔ همهجانبهٔ این آئین، و نقش شایان ذکری که بابیان و بهائیان در رهائی و آزادی فکری ایرانیان، در نوسازی و مدرنیزاسیون ایران و نشر و ترويج ایدهٔ تجدد داشتند، اشارتی هرچند کوتاه بشود، زیرا:
این دین و آئین، که در ادامهٔ جنبش بزرگ و اثرگذار بابْ بوجود آمد، بخشی از تاریخ خود این ملت و میهن است، که طی این صدوهفتاد سال اخیر در تغییر و تحولات دینی و مدنی مردم ایران، بهويژه در پیشرفت و ترقی ایران، نقشی شایسته تمجید و تعریف ایفاء کرده ست، یعنی بخواهیم نخواهیم، بخشی از تاریخ زندهٔ این مرزوبوم است که بدون بررسی صادقانه و نقد بیغرضانهٔ آن، شناخت دقیق دو قرن گذشتهٔ ایران ناممکن خواهدبود. بهویژه اینکه بازیافت آن قدرت و شوکت از دست رفتهٔ ایران، نجات ملت و دولت آن، و ترقی و تعالی تودهٔ ستمدیده و عقب ماندهٔ آن… در نهایت درجه مورد توجّه هر یک از رهبران برجستهٔ بهايی بوده. در واقع در سفر و حضر، در حبس و تبعید، در خاور و باختر هر جا بودند، نام ایران ورد زبانشان بوده و تا توانستند در تمجید و تعریف از مقام و منزلت ایران در تاریخ جهان کوشیده، و آیندهٔ درخشان و باشکوهی را برای ملت آن پیش بینی کردهاند.
این گفتههای حضرت عبدالبها مويّد ادعای ماست، میفرمایند:
- «حضرت بهاالله و حضرت باب هر دو ایرانی بودند و بیست هزار ایرانی در این سبیل جانفشانی نمودند و من نیز ایرانی هستم حتی با وجود اینکه شصت سال است از ایران خارج شدهام هنوز راضی به آن نگشتهام که عادات جزئیهٔ ایرانی ترک شود. بهائیان ایران را میپرستند، نه همین حرف میزنند، شما نظر به عمل کنید… امیدواریم که از برای ایران اسبابی فراهم آید که سبب راحت و اطمینان عموم گردد عدل و انصاف بمیان آید جور و اعتساف نماند ما را در امور سیاسی مدخلی نه، خیر عموم خواهیم و ترقی جمهور و بعالم آداب و اخلاق ایران خدمت میکنیم، شب و روز میکوشیم که خدا یک روح جدیدی در جسم ایران بدمد تا یک قوهئی خارق العاده در بنیهٔ ایران و ایرانیان جلوه نماید … مستقبل ایران در نهایت شکوه و بزرگواری ست … یقین بدانید که چنان ترقی نماید که انظار جمیع اعاظم و دانایان عالم حیران ماند…»
آری با این دلسوزی و نگاه به حال و گذشتهٔ ایران بوده که بهائیان در دفاع ازایران، در مدرنسازی و ترقی آن، نقشی کمنظیر ایفاء کرده و در دفاع از آزادیهای عمومی و مدنی، بهویژه در حمایت از آزادی زنان، در برقراری روابط مدرن خانوادگی، در امر تعلیم و تربیت عمومی، و ترک اخلاق و عادات و روابط سنتی ارتجاعی، صادقانه کوشیده و طی این صدوپنجاه سال اخیر در توسعهٔ اقتصادی و مادی، و فنی و فرهنگی کشور ما، بسیار موفق عمل کردهاند.
بهائیت، تلاشی معنوی، در پاسخ به مسائل عصر مدرن
باری با اینکه بهائیت یک دین جهانی بوده و از آغاز تاسیساش ادعای رهبری معنوی عالم انسانی را داشته است، ولی این هم واقعیت است که در بطن و متن جامعهٔ ایران سدهٔ نوزده میلادی شکل گرفته، یعنی تحت تاثیر تمامی تحولات دینی و فرهنگی و سیاسی مهمی بوده که در ایران آن روز در رویارويی با مدنیت غربی به وجود آمده بوده!
توضیح اینکه ایران فقیر، عقبمانده و نیمه مستعمرهی نیمهٔ سدهٔ نوزده، خود را اسیر دست انگلیس و روسیه میدید و دل ایرانی از هر گونه اعتماد دینی و ملی یا حس همبستگی سیاسی و جمعی تهی شده بود. زیرا شکست تحقیرآمیز از روسیه تزاری که به قرداد ترکمانچای – در ۱۸۲۸ میلادی- منجر گشت، یک شکست شاهانه یا نظامی خالی نبود. آیات عظام شیعه هم که فتوای آن جنگ و جهاد را صادر کرده وبعد واداده بودند، بار آن «شکست و خواری» را به دوش میکشیدند و بسیاریشان، چندین دهه تا ماجرای تنباکو و بعد مشروطه، در لاک خود رفته، در امور سیاسی و عمومی دخالت چندانی نمینمودند!
منظور اینکه حکومت قاجار و مراجع شیعه به سبب شکستهایی که از روس و انگلیس خورده بودند دیگر آن اعتبار سابق را پیش مردم ایران نداشتند، از طرفی فقر و مرض و خانخانی و ناامنی و فساد حکومتی … جان مردم را به لب آورده بود یعنی هر کی در اندیشهی نجات خود بود تا گلیم خویش را از آب بیرون بکشد.
در معنا در آن فضای فساد و فقر و استعمار و استبداددگی بود که آئین بهايی بوجود آمد، و در آن جوّ ناامیدی عمومی بود که: با تاکید بر ایرانیت و معنویت و مدرنیّت، تلاش کرد تا در دل ایرانی بذر امید بکارد، و با نگاهی ناقدانه و معنوی، اروپا و آمریکا را از افراط در مادیگری ویرانگر برحذر دارد. در واقع ایرانی، با آئین بهايی، مدرن و جهانی اندیشید اما بومی و منطقهای عمل کرد از آنرو بود که در ایران و سراسر جهان با آن سرعت زیاد ترویج یافت، و در اندک زمانی در قامت دینی جهانی، چهره نمود و کسب اعتبار کرد!
پایان سخن اینکه:
جشن بزرگداشت دویستمین سال تولد بنیانگذار دین بهايی یعنی بهاالله، که در سطح جهانی برگزار گردید، و آنگونه در جهان از آن استقبال شد، نشان از ارزش بینالمللی دینی دارد که در وطن و سرزمین بنیانگذارش غریب و بیگانه است، و سختْ تحت ستم و سرکوب. گسترهی این تبعیض و ستمگریها تا حدی است که مقاومت خود بهائیان در برابر سرکوبگریهای نظام فقاهتی، راهی به آزادی نمیبرد، یعنی همدردی ملی میخواهد و مبارزهی مسالمتآمیز سراسری؛ ازینروست که بارها گفتیم و باز میگوئیم که:
رفع تبعیض علیه بهائیان، برابر حقوقی آنها با دیگر ایرانیان، و آزادی همهجانبه آنها، با تمامی امور حیاتی و اهداف ملی ما پیوند خورده؛ یعنی آزادی دینی بهائیان، بخش بسیار مهمی است از موضوع تاسیس آزادی و دمکراسی، و ایجاد جامعهای متحد و پلورالیستیک در ایران؛ حتی برقراری روابط گستردهٔ دوستانه و سازنده با اروپا و آمریکا، و در نهایت، عادیسازی رابطهٔ ایران با اسرائیل هم با نحوهی رفتار دولت و اکثریت ملت ایران با بهائیان در ارتباط است؛ در این باب، بازهم خواهیم نوشت.
محمد ارسی / تگزاس
[email protected]
2018/12/13 18:53
امیدوارم ایرانیان بیشتری نظیر آقای ارسی اقدام به شناخت ایرانیان از آئین بهائی کنند، جنبشی اجتماعی – روحانی که از تاریخ معاصر سانسور شده و کجفهمیهای زیادی راجع به مقاصد و هویت آن وجود دارد. آئین بهائی هرچه باشد جزوی از تاریخ ماست و بهائیان بخشی از جامعه ایران هستند، اولین گام دموکراسی خود شناسایی است.