منبع: www.hra-news.org
خبرگزاری هرانا – بهروز فرزندی شهروند بهایی ساکن شیراز که سابقه بیش از ۲ سال اسارت در زمان جنگ و همینطور ۲۵ درصد جانبازی دارد، پس از گذشت بیش از سه ماه از پایان تحصیل در مقطع کارشناسی رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه پیام نور این شهر، به دلیل باورهای دینی و با دخالت حراست دانشگاه از دریافت مدرک تحصیلی به بهانه گم شدن پرونده محروم مانده است. با وجود محرومیت شهروندان بهایی از تحصیل در دانشگاهها، برخی از این شهروندان گاها موفق به ورود به دانشگاه شده و پس از مدتی و معمولا پس از شناسایی شدن، به بهانههای مختلف توسط مسئولین از ادامه تحصیل و یا دریافت مدرک تحصیلی محروم میشوند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بهروز فرزندی، شهروند بهایی ساکن شیراز به دلیل بهایی بودن از دریافت مدرک تحصیلی محروم مانده و در مراحل اداری پایان تحصیلات به مشکل روبرو شده است.
یک منبع نزدیک به این شهروند بهایی به گزارشگر هرانا گفت: «آقای بهروز فرزندی دانشجوی مقطع کارشناسی رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه پیام نور شیراز پس از گذشت بیش از ۳ ماه از اتمام واحدهای درسی همچنان در مورد روند اداری پایان تحصیلاتش با مشکل مواجه است. آقای فرزندی تمام روند اداری جهت صدور مدرک تحصیلی را سپری کرده و فقط یک امضاء دیگر باقی مانده که مسئول مربوطه به بهانهی گم شدن پرونده از اتمام کار خودداری میکند».
وی همچنین افزود: «طی پیگیریهای ایشان مشخص شد که پرونده در حراست دانشگاه است و پس از حضور و صحبت با مسئول حراست، وی کاملا اظهار بیاطلاعی از پرونده کرده و حرفهای ضد و نقیضی گفته است. نهایتا آقای فرزندی طی چند مرتبه مراجعه هر دفعه با پاسخ «با شما تماس میگیریم» از طرف رئیس حراست مواجه شدهاند».
بهروز فرزندی شهروند بهایی و جانباز ۲۵ درصد است که به مدت بیش از ۲ سال و ۲ ماه در زمان جنگ ایران و عراق «مفقودالاثر جنگ» و تحت اسارت عراق بوده است. آقای فرزندی پیشتر نیز در زمان تحصیل در این دانشگاه بارها به بهانههای مختلف تهدید به ممانعت از تحصیل و هربار به حراست دانشگاه احضار شده است.
این شهروند بهایی سال گذشته با نگارش نامهای که متن کامل آن پیشتر توسط هرانا منتشر شده بود به شرح مشکلات و موانع موجود در ترم آخر تحصیل خود در دانشگاه پیام نور شیراز پرداخته بود.
علیرغم نص صریح قانون، طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی ایران، بهائیان علاوه بر محرومیت از اشتغال در اماکن دولتی، از تحصیلات دانشگاهی نیز محروم هستند.
هر ساله گزارشات زیادی از محروم شدن شهروندان بهایی از ادامه تحصیل در دانشگاههای ایران منتشر میشود. این موضوع حتی افرادی را که در آستانه فارغالتحصیلی هستند را نیز در بر میگیرد.
گزارشگران حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران در طی عمر حکومت ایران بارها به بهایی ستیزی و به خصوص محروم کردن دانشجویان بهایی از حق تحصیل اعتراض کردهاند و آن را مصداق بارزی از بیتوجهی دولت ایران به معاهدات حقوق بشری دانستهاند.
در تاریخ ۲۸ آبان ماه سال جاری هرانا گزارش مفصلی از فشار بر جامعه بهایی و بازداشت شهروندان باورمند به این آیین منتشر کرده بود. بر اساس این گزارش شهروندان بهایی در شهرهای مختلف کشور از ابتدای سال جاری تاکنون با موج جدیدی از فشار و نقض آشکار حقوق بشر روبهرو بودهاند. محروم شدن دست کم ۵۸ تن از دانشجویان بهایی طی کنکور سراسری سال جاری از ادامه تحصیل، اخراج حداقل ۱۱ دانشجوی بهایی در مقاطع مختلف از دانشگاهها، ممانعت از فعالیت اقتصادی و اخراج دستکم ۶ تن از شهروندان بهایی از محل کار شخصی یا شرکتهای خصوصی، احضار و بازداشت ۷۲ تن از شهروندان بهایی توسط نیروهای امنیتی، محکومیت ۲۴ شهروند بهایی به تحمل ۴۶ سال حبس و ۹ سال تبعید، ارائه گسترده محصولات اصطلاحاً فرهنگی و رسانهای در راستای بهاییستیزی، پلمب شدن و تداوم پلمب محل کسب بسیاری از شهروندان بهایی، تخریب قبور و ممانعت از دفن شهروندان بهایی در آرامستانهای بهاییان در شهرهای مختلف تنها قسمتی از افزایش فشار بر شهروندان این جامعه از ابتدای سال جاری تا روز ۲۸ آبانماه بوده است.
لازم به یادآوری است شهروندان بهایی در ایران از آزادیهای مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.
گفتنی است بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهایی وجود دارد اما قانون اساسی ایران تنها ادیان اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتیگری را به رسمیت شناخته و بهائیت را به رسمیت نمیشناسد، به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.
[Finished in 0.1s]
Leave a Reply