اعدام شش مرد بهائی در خرداد ۱۳۶۲؛ «اسلام یا چوبه دار؟»

, , Leave a comment

منبع:‌ www.radiofarda.com

در صبح ۲۶ خرداد ۱۳۶۲ شش مرد بهائی که در برابر سؤال «اسلام یا اعدام»، اسلام را انتخاب نکرده بودند، در میدان چوگان شهر شیراز به دار آویخته شدند. اعدام این شهروندان در ادامهٔ روند فشار بی‌سابقه‌ای بود که جمهوری اسلامی علیه جامعه بهائیان این شهر آغاز کرده بود.

در آن تاریخ عنایت‌الله اشراقی کارمند بازنشسته شرکت ملی نفت، بهرام یلدائی استادیار دانشگاه پهلوی، بهرام افنان پزشک متخصص قلب، جمشید سیاوشی مغازه‌دار، عبدالحسین آزادی دامپزشک، و کوروش حق‌بین تکنسین الکترونیک اعدام شدند.

همهٔ این شهروندان در تشکیلات اداری جامعه بهائی فعال بودند و تنها یکی از آن‌ها از اعضای «محفل روحانی محلی» شیراز یا شهرهای همجوار آن نبود.

«محفل روحانی» به هیئتی متشکل از ۹ نفر اطلاق می‌شود که سالانه با رأی بهائیان بزرگسال در هر شهر یا روستا انتخاب می‌شوند و مسئولیت رسیدگی به امور جاری جامعه بهائی در آن محل را بر عهده دارند.

پیش از آن نیز سه بهائی دیگر در اسفند ۱۳۶۱ اعدام شده بودند که شناخته‌شده‌ترین آن‌ها یدالله محمودنژاد،‌ پدر مونا محمودنژاد، بود. مونا محمودنژاد ۱۷ ساله در میان ۱۰ زن بهائی بود که در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۳۶۲، چهار ماه پس از اعدام پدرش و دو روز پس از اعدام این شش مرد، به دار آویخته شد.

بر اساس تحقیقات رادیوفردا و صحبت با نزدیکان اعدام‌شدگان و شاهدان عینی، تمام مراحل بازداشت و بازجویی و اعدام توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و به‌منظور «از بین بردن تشکیلات و خشکاندن ریشه بهائیت در شیراز» انجام شد؛ پروژه‌ای که به‌گفته منابع مطلع رادیوفردا، به‌دلیل آن‌که هیچ‌یک از بهائیان بازداشت‌شده از عقیدهٔ خود «تبری نکردند»، شکست خورد.

این پروژه در سال ۱۳۶۱ با بازداشت حدود یکصد بهائی ساکن شیراز و شهرهای اطراف آن آغاز شد. اکثر بازداشت‌شدگان ابتدا به بازداشتگاه سپاه پاسداران برده شدند و پس از حدود یک ماه به زندان عادل‌آباد منتقل شدند.

داریوش یلدائی، برادر بهرام یلدائی، بازداشت اعضای خانوادهٔ خود را این‌گونه روایت می‌کند: «روز اوّل آبان ١٣۶١ در خانهٔ ما بهرام یلدائی یک جلسه بهائی داشت و بعد از این‌که جلسه تمام شد، تمام اهل خانه سر میز شام نشسته بودند که زنگِ در به صدا درآمد و چند پاسدار وارد خانه شدند. همه را نشاندند و شروع کردند به تفتیش خانه و جمع‌آورى تمام کتب و قاب‌عکس‌ها و وسایل دیگر.»

مأموران سپاه آن شب سه‌ عضو خانواده و یکی از نزدیکان آن‌ها را که در خانهٔ این خانواده بودند، بازداشت می‌کنند.

منابع رادیو فردا از «شکنجهٔ شدید و طولانی‌مدت» بهائیان در این دوران می‌گویند. در یک مورد عبدالحسین آزادی، یکی از شش مرد اعدام‌شده، آن‌قدر شکنجه شده بوده که «معده و شش‌های او خونریزی داخلی» داشته است.

به‌گفتهٔ همین منابع، بهرام افنان، دیگر بهائی اعدام‌شده، نیز در بازداشتگاه سپاه و زیر ضربات شلاق سکته می‌کند. با وجود انتقال آقای افنان به بیمارستان و درخواست سریع پزشک بخش برای درمان سریع او، با اصرار بازجو بدون معالجهٔ کامل به زندان بازگردانده می‌شود.

از سوی دیگر تعدادی از اعضای خانواده این شش مرد نیز همزمان در بازداشت به سر می‌بردند و حتی برخی از آن‌ها نیز قبل یا پس از اعدام آن‌ها اعدام شدند.

عزت جانمی و رویا اشتراقی همسر و دختر عنایت‌الله اشراقی، طاهره ارجمندی همسر جمشید سیاوشی، و نصرت غفرانی مادر بهرام یلدائی، دو روز پس از اعدام این سه مرد بهائی اعدام شدند.

پیش از آن نیز روزنامهٔ خبر جنوب در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۶۱، بدون ذکر نام، از صدور حکم اعدام ۲۲ بهائی خبر داده بود. این روزنامه نوشته بود: «۲۲ نفر از بهائیان تشکیلاتی شیراز که ازجمله در ارتباط با بیت‌العدل اسرائیل بوده‌اند، به اعدام محکوم شدند که در میان محکومین از اعضای محفل بهائیان شیراز دیده می‌شوند.»

خانواده‌های افراد اعدام‌شده به رادیوفردا گفته‌اند در مورد این‌که چه کسانی به اعدام محکوم شده‌اند، «حدس‌هایی زده می‌شد»، اما هیچ‌گاه نام این افراد به‌صورت رسمی عنوان نشد و تنها بعد از اعدام این افراد، خانواده‌ها و هم‌بندی‌هایشان از اعدام‌ها مطلع شدند.

حاکم شرع و رئیس دادگاه انقلاب آن زمان شیراز که به «حجت‌الاسلام قضائی» مشهور بود، روز سه‌شنبه ۳ اسفند ۱۳۶۱ در گفت‌و‌گو با روزنامهٔ «خبر جنوب» بهائیان بازداشت‌شده را «جرثومه‌های فساد»، «فرزندان شیطان» و «ایادیان مزدور بیت‌العدل اسرائیل» خواند و از بهائیان بازداشت‌شده خواست «تا دیر نشده از بهائیت تبری بجویند».

به‌گفتهٔ افرادی که در آن زمان در زندان شیراز به سر می‌بردند،‌ بازجویان به‌دستور آقای قضائی دو گزینه را در برابر این شش مرد بهائی قرار داده بودند: «اسلام یا اعدام.»

داریوش یلدائی، برادر بهرام یلدائی، به رادیوفردا گفته است که در آخرین ملاقات آقای یلدائی با خانواده‌اش او عنوان کرده بود «که بازجویان یک کاغذ جلوى او گذاشتند و سه بار مهلت دادند که دیانت خود را رد کند.»

بهرام یلدائی در این ملاقات به خانوادهٔ خود گفته بود که سه مرتبه در برابر این سؤال قرار گرفت که «اسلام یا اعدام، و من در پاسخ هر سه بار نوشتم اعدام».

به‌گفتهٔ اعضای خانوادهٔ برخی اعدام‌شدگان، دستور این احکام از سوی نفر اول کشور، روح‌الله خمینی، صادر داده شده بود و «به همین دلیل» حاکم شرع،‌ آقای قضائی، و دادستان وقت شیراز،‌ ضیا میرعمادی، تمام تلاش خود را برای اجرای حکم اعدام این افراد انجام دادند.

این گفته‌ها با سخنرانی روح الله خمینی در ۷ خرداد ۱۳۶۲ تطابق دارد. آقای خمینی در این سخنرانی در پاسخ به درخواست رونالد ریگان، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، مبنی بر آزادی فوری ۲۲ بهائی که حکم اعدام آن‌ها صادر شده بود، عنوان کرد که این افراد با «آمریکا» همکاری می‌کنند و «اگر ما هیچ دلیل دیگری هم بر این‌که آن‌ها جاسوس آمریکا هستند نداشته باشیم، همین حمایت ریگان از آن‌ها کافی است».

پس از اعدام نیز اجساد این افراد را به خانواده‌هایشان تحویل ندادند و حتی به‌شکل رسمی اعلام نکردند که اجساد آن‌ها را در کجا دفن کرده‌اند، اما منابع مطلع به رادیوفردا گفته‌اند اجساد «بدون مراسم بهائی در گلستان جاوید شیراز، آرامستان بهائیان این شهر، به خاک سپرده شدند».

آرامستان بهائیان شیراز یک سال بعد توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصادره و پس از مدتی به کارگاه سنگبری تبدیل شد. سرانجام نیز در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ این آرامستان که قبر بیش از ۹۰۰ شهروند بهائی در آن قرار داشت، با بولدوزر تخریب شد.

اکنون روی این قبرستان، یک مجتمع فرهنگی و ورزشی برای کارکنان سپاه فجر شیراز ساخته شده است.

 

Leave a Reply